جستجو در سایت

1404/05/18 23:29

تیم برتون نزدیک بود این کلاسیک مارتین اسکورسیزی را کارگردانی کند

تیم برتون نزدیک بود این کلاسیک مارتین اسکورسیزی را کارگردانی کند
تیم برتون در اوایل حرفه‌اش فرصتی داشت تا فیلم «بعد از ساعت‌ها» را کارگردانی کند، پروژه‌ای که در نهایت به مارتین اسکورسیزی رسید. برتون پس از تلاش برای جذب سرمایه کافی برای ساخت فیلم، به احترام اسکورسیزی از پروژه کنار رفت و بلافاصله فیلم موفق «ماجراجویی بزرگ پی-وی» را ساخت.
به گزارش سلام سینما

در هالیوود یک سلسله مراتب وجود دارد که مشخص می‌کند کدام بازیگران و کارگردانان نخستین فرصت را برای کار روی بهترین پروژه‌ها دارند. وقتی نمایندگان و مدیران (معمولاً با کمک دستیاران و خوانندگان کم‌حقوق خود) به یک فیلمنامه برخورد می‌کنند که می‌تواند سکوی پرتابی برای یک فرانچایز میلیارد دلاری یا فصل جوایز باشد، سریعاً آن را برای بهترین مشتری خود می‌فرستند — حتی اگر آن مشتری دقیقاً مناسب نقش اصلی نباشد. به همین دلیل است که تام کروز در فیلم «دور و نزدیک» با بدترین لهجه ایرلندی ممکن ظاهر شد، که شاید تنها در تئاترهای محلی قابل تحمل باشد.

اما هر نویسنده درجه یکی باید جایی شروع کند، و اگر خود را در محیط خلاقانه‌ای بیابد که هنوز کاملاً توسط غول‌های صنعت تصاحب نشده، ممکن است پروژه‌ای را کشف کند که نه تنها پتانسیل بالایی دارد، بلکه دقیقاً همان نوع فیلمی است که مدت‌ها آرزوی ساختنش را داشته است.

این اتفاق برای تهیه‌کننده اِیمی رابینسون در اواسط دهه ۱۹۸۰ افتاد، زمانی که او به عنوان مربی در آزمایشگاه ساندنس در یوتا فعالیت می‌کرد. او با شریک تولید خود گریفین دان دو فیلم عالی ساخته بود، اما در آن زمان پروژه آماده‌ای نداشتند. همه چیز تغییر کرد وقتی رابینسون فیلمنامه‌ای به نام «تسلیم، دوروتی» نوشته جو مینیون را در ساندنس خواند. او آن را با پست فوری برای دان فرستاد و نوشت: «این همونه. نقش هم انگار برای تو نوشته شده.»

مینیون که دانشجوی فارغ‌التحصیل فیلم در دانشگاه کلمبیا بود، هنوز برای ستارگان هالیوود ناشناخته بود. اما فیلمنامه‌اش آنقدر قوی بود که رابینسون می‌خواست آن را برای مارتین اسکورسیزی بفرستد، کسی که ده سال پیش با او در فیلم «خیابان‌های معنا» همکاری کرده بود. از آنجا که دان و رابینسون وکیل مشترکی با اسکورسیزی داشتند، تنها نگرانی این بود که آخرین فیلم اسکورسیزی، «پادشاه کمدی»، کمدی تاریکی بود که در گیشه شکست خورده بود.

درخواست آنها با پاسخ قاطع «نه» مواجه شد، چون اسکورسیزی مشغول آماده شدن برای فیلمبرداری «آخرین وسوسه مسیح» بود. اما این رد، در واقع هدیه‌ای بود چون دان و رابینسون فیلم انیمیشنی درخشان از کارگردانی خاص به نام تیم برتون دیده بودند که قرار بود به هنرمندی مهم در صنعت تبدیل شود. پس به محض رد اسکورسیزی، جلسه‌ای با تیم برتون ترتیب دادند تا ببینند آیا او علاقه‌مند به کار روی آن فیلم است یا نه. این فیلم بعداً با عنوان «بعد از ساعت‌ها» شناخته شد.

دان می‌گوید در خاطراتش، «باشگاه جمعه بعدازظهر»، که آنها از فیلم کوتاه استاپ‌موشن تیم برتون به نام «وینسنت» بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بودند. این فیلم کوتاه با روایت وینسنت پرایس پر از تصاویر شوخ‌طبعانه و تاریک بود که به نظر می‌رسید با فضای کابوس‌وار شبانه فیلم مینیون همخوانی دارد. در دیدار با برتون در استودیو دیزنی، آنها متوجه شدند برتون فیلمنامه را بارها خوانده و با داستان‌بردهای خودش به سبک معروفش آن را به تصویر کشیده است: شخصیت‌هایی ترسناک با دست‌های باریک در راهروهای تاریک که پر از خفاش‌ها هستند.

احساس می‌شد که آنها نزدیک‌اند به ساخت شاهکاری از کمدی سیاه. اما مشکل این بود که نام‌های آنها به اندازه کافی قدرت جذب سرمایه نداشتند و نتوانستند بودجه کافی برای ساخت فیلم با دیدگاه برتون را تامین کنند. وقتی نتوانستند بودجه جمع کنند، خبر رسید که پارامونت فیلم «آخرین وسوسه مسیح» را لغو کرده و اسکورسیزی آماده است «بعد از ساعت‌ها» را بسازد.

دان و رابینسون ابتدا چندان خوشحال نبودند.

وقتی خبر را به برتون دادند، او که مدل مفصلی از صحنه‌های فیلم را با خود آورده بود، بلافاصله گفت: «اگر آقای اسکورسیزی می‌خواهد این فیلم را بسازد، من با احترام از پروژه کناره می‌گیرم. هرگز مانع خواسته او نمی‌شوم.»

این جواب، نمونه‌ای از کلاس بالای برتون بود وقتی فهمید اولین فیلم بلندش را از دست داده است.

جالب اینکه برتون بلافاصله بعد از «بعد از ساعت‌ها» اولین فیلمش را گرفت؛ «ماجراجویی بزرگ پی-وی» که همزمان با «بعد از ساعت‌ها» اکران شد و بیش از ۳۰ میلیون دلار بیشتر فروخت. اگرچه هر دو فیلم توسط وارنر توزیع شدند، اما دان و برتون خیلی کم همدیگر را می‌دیدند. روزی دان وارد لیموزینی شد که تازه برتون را پیاده کرده بود و روی صندلی کارت کوچکی با طرح دستی یک کودک چشم‌درشت در قبرستان و نوشته «راه‌های خوش، گریفین» پیدا کرد؛ حرکتی بسیار لطیف اما در خاطراتش کمی افسوس می‌خورد که هرگز نسخه تیم برتون از «بعد از ساعت‌ها» را ندیده است.

منبع: slashfilm


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image