جستجو در سایت

1404/04/11 17:34

آیا رضا عطاران هنوز یک ستاره است؟ | بررسی کارنامه عطاران در سریال‌های شبکه نمایش خانگی

آیا رضا عطاران هنوز یک ستاره است؟ | بررسی کارنامه عطاران در سریال‌های شبکه نمایش خانگی
طی سال‌های اخیر عطاران نیز نظیر کمدین‌های دیگر در مسیر کلیشه‌ای‌شدن قرار گرفته است. چنین اتفاقی قطعا کیفیت بازی‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. عمده‌ترین دلیل آن مرتبط با نقصان و روایت‌پریشیِ فیلمنامه‌ها است.

اختصاصی سلام سینما – فاطمه فریدن: خداحافظی رضا عطاران از تلويزيون در شرایطی بود که انبوهِ مخاطبان مجذوب کارگردانیِ خلاقانه‌اش شده بودند؛ مخاطبانی که اغلب به تماشای ملودرام‌های خانوادگی مشغول بودند و آشنایی اندکی با کمدی موقعیت داشتند. این مورد سبب شده بود که عطاران کورسوی امیدی در برهوت ساخت و پخش مجموعه‌های نمایشی آن سال‌ها شود. با وجود آن عطاران در بزنگاهی غریب و باورنکردنی تلویزیون را ترک کرد و مخاطبانش را در بهت و شگفتی گذاشت؛ چیزی شبیه از دست دادن یک کمدین محبوبِ تلویزیونی.

حضور عطاران اما به فاصله‌ای کوتاه در فیلم‌های سینمایی، ارمغان جدیدی برای گیشه سینما داشت. فیلم‌هایی که غالبا اقبالی عمومی می‌یافتند و تاثیری فزاینده بر پول‌ساز شدن این بازیگر خوش‌اقبال در رده‌بندی فروش می‌گذاشتند.


بیشتر بخوانید:

مروری بر کارنامه سریال‌سازی عطاران همراه با لحظات تلخ و شیرین | ویدیو

بهترین زوج‌های هنری رضا عطاران که فراموش نمی‌شوند


 

شکستن کلیشه‌های کمدی

رضا عطاران را طی دهه اخیر بیشتر با نقش‌های کمدی در فیلم‌های سینمایی می‌شناسیم. هرچند او  چند نقش جدی در بین بازی‌هایش دارد («دهلیز» و «روشن») که به خوبی از پس اجرای آن‌ها برآمده و نتیجه‌اش کسب جایزه یا کاندیداتوری در جشنواره‌های سینمایی بوده است. حضور او صرفا در دو سریال شبکه خانگی («قلب یخی»، «دفتر یادداشت») پیش از رسیدن به «اجل معلق»، بیش از هر مورد دیگری نشان از انتخاب‌هایی هوشمندانه برای بازی در نقش‌های متفاوت دارد؛ نقش‌هایی که اثرات محبوب شدن‌اش را افزون کردند.

عطاران پس از سریال «قلب یخی» (سامان مقدم) با وقفه‌ای نسبتا طولانی در سریال «دفتر یادداشت» کیارش اسدی‌زاده ایفای نقش کرد؛ نقشی که از نگاه منتقدان و علاقه‌مندان سریال‌های طنز به نقطه عطف و دست‌آوردی مهم در کارنامه کاری‌اش تبدیل شد. اجرای صحیح او در نقش ایرج، کارآگاه زبده مبتلا به زوال عقل که ردپای  قتل خواهرش در داستان را پی‌گیری می‌کند از طرفی و متن منسجم و ساختارمندِ نگارش شده از طرف دیگر موجب شد عطاران به گونه‌ای متمایز در این نقش دیده شود؛ اجرایی که نگاه‌ها را مجدد به شخصیت رضا عطاران معطوف کرد و نشان داد که کماکان از ذکاوت درونی این بازیگر در سنین میانسالی کاسته نشده است. 

ایفای نقشی دشوار در فضایی رعب‌انگیز و هم‌زمان خنده‌آور که قاعدتا هر بازیگری را با چالش‌های بسیاری در حیطه اجرا مواجه می‌کند. این مورد نشان‌دهنده تصمیم‌گیری مناسب از سوی یک بازیگر کهنه‌کار است. عطاران با قرار گرفتن در این قالب نشان داد اگر نقش پیشنهاد شده دارای انسجام و استخوان‌بندی درستی باشد، بازیگر نیز برای ایفای آن تلاش مضاعفی انجام می‌دهد.

عطاران با هوشمندی ذاتی‌اش به خوبی می‌داند که درهای سینما همواره به رویش باز است و انواع نقش‌های کمدی در هر زمانی به او پیشنهاد می‌شود. اما نکته‌ای که این بازیگر را از سایرین متمایز می‌کند آگاهیِ عمل کردن یا به موقع رفتار کردن است. به عبارت دیگر این بازیگر آگاه است  که نباید خودش را وقف نقش‌های کم‌ارزش کند یا اصطلاحا خودش را بیهوده خرج کند. فرض بگیریم اگر در نقشی نه‌چندان قوی هم ظاهر شود، مسیرهای ارتباط‌گیری با مخاطبان را حفظ می‌کند و مانع از رسیدن موقعیت‌های کمیک به لودگی می‌شود. در این زمینه می‌توان ادعا کرد خرق عادت یکی از ویژگی‌های اصلی عطاران بوده که طی سه دهه از دوران جوانی تا میان‌سالی بر آن متمرکز شده است. اما این مورد همچنان در تضاد با مسأله ستاره شدن است.

آقا رضا هنوز ستاره است؟

درباره این پرسش امروزیِ مخاطبان که آیا رضا عطاران هنوز بر جایگاه فوق‌ستارگی‌اش ایستاده یا در مسیر افول قرار گرفته است باید نکته‌ای را اذعان کنیم. شکایت‌های همیشگی از سوی علاقه‌مندان به کمدین‌های محبوب همیشه وجود داشته است و مدام در نظرات کاربران می‌شنویم که چرا آنان مانند سابق پیشرو و خنده‌ساز نیستند. اگر بنا را بر ضعف عمده فیلم‌نامه‌های نوشته شده‌ی حال حاضر  بگذاریم، ایراد اصلی در ارتباط با طراحی آن‌هاست اما اگر سابقه پربار بازیگران را در نظر بگیریم، نپذیرفتن این قبیل نقش‌ها اقدامی به مراتب منطقی‌تر است.

تردیدی نیست که طی سال‌های اخیر عطاران نیز نظیرِ کمدین‌های دیگر در مسیر کلیشه‌ای‌شدن قرار گرفته است. چنین اتفاقی قطعا کیفیت بازی‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. عمده‌ترین دلیل آن همان گونه که ذکر شد مرتبط با نقصان و روایت‌پریشیِ فیلمنامه‌ها است. این موضوع را اگر تحت عنوان مقایسه انتخاب‌های عطاران در میان‌سالی و دوران جوانی‌اش مدّنظر گیریم، جنسِ شخصیت‌پردازی توسط فیلم‌نامه‌نویسان در گذشته و زمان حال مشخص می‌شود. تعدد نقش‌های تکراری، عدم شناخت و فقدان توانایی نویسندگان برای خلق کاراکترهای جدیدتر به‌ويژه طی سال‌های اخیر فرآیندی دائمی از شکل‌گیری کلیشه‌ها پدید آورده است. مصداق بارز این قضیه حضور اخیر عطاران در سریال «اجل معلق» است؛ روایتی مغشوش و نامنسجم که سبب شده بازی‌ها درون محتوایی نامناسب حل شوند.

اگرچه کوشش یک بازیگر برای درست عمل آمدن نقش، شرط اصلی کار است اما گاهی توانایی فزاینده بازیگر اثری بر پراکندگی ساختار متنی ندارد. این که یک بازیگر را چیزی فارغ از توانایی‌های وجودی‌اش در نظر نگیریم، حاصل کار چیزی جز تکرار نیست. از سویی دغدغه‌های فردی، تغییرات فرهنگی و سیستم عرضه و تقاضا نیز بر چنین جریانی موثر است؛ با این تعبیر که هر نوع تغییری چگونه تصمیم بازیگران برای پذیرش یک نقش را دچار تزلزل یا دگرگونی می‌کند.

با توجه به خاطره خوب و ماندگاری که رضا عطاران در ذهن بینندگان سینما و تلویزیون باقی گذاشته است، گاهی  بدسلیقگی در انتخاب نقش‌ها می‌تواند به این ارتباط‌گیری آسیب برساند. نتیجه آن که برای دست‌یابی به نگاه مخاطبان و ستاره ماندن، گاهی باید فراز و نشیب‌های بسیاری را طی کنیم و مصون ماندن از خطرات مختلف ناممکن است.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image