چراغیپور: فیلم کوتاه فقط سکوی پرتاب نیست، خودش یک سینمای کامل است

اختصاصی سلام سینما ؛ مهلا رنجبران | سیاوش چراغیپور، بازیگر باسابقه سینمای ایران، در حاشیه جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه درباره حضورش در تازهترین اثر کوتاه خود، چشمبسته (حمید یوسفی) و نگاهش به سینمای کوتاه سخن گفت. او در گفتوگو با سلام سینما از دلایل پذیرش نقش پدر، همکاری با کارگردان جوان و نگاه اجتماعی فیلم گفت و تأکید کرد که فیلم کوتاه برایش همانقدر اهمیت دارد که تئاتر یا سینمای بلند.
درباره پذیرش نقش پدر
چراغیپور در خصوص نحوه پذیرش نقش خود توضیح داد:
«در ارتباط با سؤال اول باید عرض کنم که واقعاً مجموعه همه این مواردی که شما فرمودید در انتخاب من مؤثر بود. فیلمنامهای به نظرم بسیار محکم، متمرکز و در شأن و اندازه فیلم کوتاه پیشنهاد شد که برای من جذاب بود. دوم، موضوع فیلمنامه بود که جنبه اجتماعی داشت و به مسائل روز جامعه و خانوادهها میپرداخت. من اصولاً به موضوعات اجتماعی علاقهمندم، بنابراین این بخش از ماجرا هم برایم جالب بود.»
وی افزود:
«در گفتوگوی اولیه با کارگردان و نویسنده کار، که همسر محترمش هم هستند، متوجه شدم با یک زوج جوان و بسیار باهوش و خلاق طرفم. حمید یوسفی بهعنوان کارگردان و رومینا بهعنوان نویسنده، هر دو بسیار هدفمند و متمرکز بودند و دقیق میدانستند چه میخواهند. برای من همیشه در مواجهه اول با فیلمسازها مهم است که ببینم تا چه حد دغدغه دارند و انگیزهشان چقدر جدی است. خوشبختانه در این پروژه، با جوانانی روبهرو بودم که بسیار بافکر، هدفمند و خوشذوق بودند.»
او درباره شخصیت پدری که در فیلم بازی کرده گفت:
«این پدر، پدری است که هم در خانه مسئولیت هدایت خانواده را دارد و هم در جامعه مسئولیتی اجتماعی بهعنوان مدیر صندوق قرضالحسنه برعهده دارد. او مردی است مورد اعتماد مردم، اما وقتی بحران پیش میآید، این اعتماد فرو میریزد و پدر دچار شکستی بزرگ میشود.»
وی افزود:
«از طرفی این پدر در بخش خانوادگی، فردی سنتی است که نگاهش با دخترانش در تضاد است. هنوز به اعتقادات قدیمی پایبند است، در حالی که دخترانش نگاه مدرنتری دارند. من سعی کردم چیزی خارج از متن اضافه نکنم و تمام میزانسنها و حسها را با هماهنگی کارگردان پیش ببرم. حمید یوسفی، کارگردانی بسیار بااخلاق، خلاق و هدفمند است. همکاری با او برایم لذتبخش بود. در کنار او، محسن حسینی، فیلمبردار بسیار باتجربه و خوشفکری حضور داشت و ما در قالب یک گروه سهچهار نفره همدل، با تمرکز پیش رفتیم.»
علاقه به فیلم کوتاه و نگاه حرفهای به این مدیوم
این بازیگر با تأکید بر اهمیت فیلم کوتاه گفت:
«بارها گفتهام که فیلم کوتاه را بهعنوان یک مدیوم مستقل سینمایی دوست دارم. دیدن فیلم کوتاه برایم لذتبخش و هیجانانگیز است. همکاری با فضای فیلم کوتاه همیشه برایم جذاب بوده چون معمولاً کارگردانهای این حوزه، جوان، خلاق، بهروز و دغدغهمند هستند.»
وی در ادامه افزود:
«به این نسل همیشه توصیه میکنم نگاهی هم به دورههای کلاسیک سینما داشته باشند و آثار فیلمسازان بزرگ آن دوران را مرور کنند. اما واقعیت این است که این نسل جا نمانده؛ نه از جهان، نه از سینمای امروز. آنها با تلاش، خودشان را به سطح جشنوارههای جهانی رساندهاند و این بسیار ارزشمند است. برای من جوانی که اینقدر شهامت دارد و از خطوط قرمز عبور میکند تا ایدههای نو بیاورد، تحسینبرانگیز است.»
چراغیپور ادامه داد:
«در فضای فیلم کوتاه، چون درگیر گیشه و بازگشت سرمایه نیستند، ذهنها آزادتر و رهاتر است. محیط کار صمیمانهتر است و همه با عشق کار میکنند. مثل تئاتر است؛ جایی که همه برای رسیدن به هدف مشترک، یعنی سینما، تلاش میکنند. در فیلم کوتاه همهچیز گروهی است، دستیار کارگردان در پروژه بعدی خودش کارگردان میشود، و این چرخه یادگیری و تجربه خیلی برایم جذاب است.»
نگاه اجتماعی فیلم و بحران بورس
چراغیپور درباره بستر اجتماعی فیلم و اشاره آن به بحران بورس گفت:
«سقوط بورس فقط یکی از بحرانهایی است که جامعه ما با آن روبهروست. ما جامعهای بحرانزدهایم که هر روز و شاید هر ساعت انتظار یک بحران جدید را میکشیم. بورس هم یکی از همان بحرانهای بزرگ بود که مردم زحمتکش را درگیر کرد. کاراکتر پدر در این فیلم، مردی است که با پول مردم وارد بورس شده و شکست خورده است. این بحران، استعارهای از وضعیت همیشگی جامعه ماست؛ بحرانی که گویی راه فراری از آن نیست.»
وی تأکید کرد:
«نگاه کارگردان و نویسنده به این موضوع، نگاهی اجتماعی و انسانی است. از یکسو مسائل خانوادگی پدر و از سوی دیگر، بحران بیرونی که زندگیاش را متلاشی میکند، بهخوبی در قصه با هم گره خوردهاند.»
درباره سکانس پایانی و شرایط سخت فیلمبرداری
چراغیپور در ادامه به سکانس مهم و دشوار پایانی فیلم اشاره کرد و گفت:
«بحران درون خانه آنقدر شدید بود که پدر دچار نوعی آوارگی ذهنی و روحی میشود. مواجهه او با همسر، دختران و پسرش، که در نهایت باعث لو رفتن راز او میشود، لحظهای بسیار حساس و پرتنش بود. در صحنه حمام، پسر بچه متوجه میشود پدرش چه نقشی بازی میکرده و این لحظه برای من یکی از سختترین صحنهها بود.»
وی درباره شرایط فیلمبرداری این صحنه افزود:
«در سرمای شدید زمستان و در یکی از خانههای ویلایی شمال تهران، در تجریش، کار میکردیم. هوا واقعاً نزدیک صفر درجه بود و باید من و پسر بچه در صحنهای برهنه و با آب سرد بازی میکردیم. خیلی شرایط دشواری بود و من در عین حال نگران سلامت پسر بچه هم بودم. باید مراقب میبودم که آسیبی نبیند. با وجود تمام سختیها، آن صحنه به نظرم یکی از بهترین بخشهای فیلم شد؛ هم بهخاطر دکوپاژ عالی حمید یوسفی و هم فیلمبرداری درخشان محسن حسینی.»
سیاوش چراغیپور در پایان این گفتوگو تأکید کرد که تجربه همکاری با فیلمسازان جوان در فیلم کوتاه برایش یادآور خاطراتی خوش است:
«فضای فیلم کوتاه، پر از عشق، انگیزه و خلاقیت است. من از بودن در کنار این نسل تازه، انرژی میگیرم. سینما با همین عشقها زنده است.»