5 سریال جذاب در مورد هالیوود | با من در بلوار سانست قدم بگذار

اختصاصی سلام سینما – آراد فرشچی: از چند هفته قبل که سریال «استودیو» ـ با محوریت مدیر جدید استودیویی در هالیوود، مت رامیک، با بازی سث روگن و تلاش او برای ساخت فیلمهایی که به آنها علاقه دارد و فیلمهایی که در فضای فعلی هالیوود تصور میشود میفروشند - توجه قرار گرفت، یکی از موضوعاتی که بسیاری از طرفداران این سریال جدید در مورد آن صحبت میکنند توانایی هالیوود در نمایش و گاه حتی مسخره کردن وضعیت فعلی یا گذشتهی خودش بود بدون آن که کسی چندان دلخور شود و یا بتواند با شکایت کردن به صورت قانونی جلوی پخش آن سریال را بگیرد است. سالهاست که هالیوود و سینمای مستقل آمریکا با ساخت آثار مختلف دست به نقد و تمسخر هالیوود میزنند و تعداد زیاد آنها و کیفیت بالای بسیاری از آنها باعث شد تا در متن تنها به معرفی پنج سریال و مینیسریال اکتفا کنیم.
بیشتر بخوانید:
انتقادهای تند سریال استودیو از هالیوود
ست روگن و روایت طنزآمیز او از هالیوود در سریال استودیو
دارودسته/ Entourage (۲۰۰۴-۲۰۱۱): یا این گروه لاابالی
سریالی با محوریت زندگی یک ستارهی جوان در هالیوود و رفقایش که توسط شبکهی HBO پخششده است. سریال براساس زندگی مارک والبرگ و دارودستهی واقعیاش نوشته شده است و بسیاری از اتفاقات آن، هر چقدر هم که غیرواقعی و افراطی به نظر برسند، تقریبا همانی هستند که در واقعیت اتفاق افتادهاند، هر چند تغییراتی به دلایل اخلاقی و قانونی در آنها ایجاد شده باشد. دارودسته در دوران اوج شبکهی HBO و همزمان با سریالهایی مانند «سوپرانوز»، «وایر» و «زیاد ذوقزده نشو» پخش میشد و با این وجود یکی از سریالهای تحسین شده و پربینندهی شبکه خصوصا در پنج فصل اول آن بود و با وجود افت کیفی در چند فصل آخرش، به عنوان یکی از معدود سریالهایی در مورد رفاقت مردانه که سبک زندگی هالیوودی چند دوست نیویورکی میپردازد که به خاطر موفقیت دوستشان به لسآنجلس نقل مکان کردهاند، همچنان محبوب است. از مهمترین نقاط قوت سریال بازیهای خوب بازیگران اصلی آن و شیمی میان چهار رفیق و البته مدیر برنامههای شخصیت اصلی (براساس شخصیت واقعی مدیر برنامههای والبرگ که اسم کوچک او نیز آری بوده) است که، در کنار شوخیهای خوب سریال با شخصیتها و اتفاقات پیرامون آنها، سریال را با وجود تکراری شدن فضای آن در سه فصل آخر همچنان جذاب نگه داشت و آن را به یکی از سریالهای جذاب با محوریت هالیوود تبدیل کرده است. از دیگر مواردی که باعث شباهت این سریال به سریال «استودیو» میشود حضور افراد معروف در نقش خودشان به صورت کمئو (حضور افتخاری) در اکثر اپیزودهاست که در آن زمان برای یک سریال تلویزیونی اتفاقی عجیب محسوب میشد.
در سال ۲۰۱۵ فیلمی در ادامهی داستانهای سریال و با حضور بازیگران اصلی سریال ساخته شده که تلاشی ناموفق بود برای زنده کردن خاطرات طرفداران سریال اما به علت کیفیت پایین آن چندان مورد توجه قرار نگرفت.
قسمتها/ Episodes (۲۰۱۱-۲۰۱۶): بازگشت نه چندان شکوهمندانهی آقای لیبلانک
سریالی کمدی با حضور مت لیبلانک، بازیگر نقش جویی در سریال «دوستان» (فرندز)، در نقش خودش. اگر کسی به تماشای سریال یا فیلمهایی با محوریت پشت صحنهی فیلمها یا سریالهای تلویزیونی علاقهمند باشد احتمالا از تماشای این سریال ناامید نخواهد شد، چرا که «قسمتها» نه انتها به سراغ زندگی یک بازیگر تلویزیونی معروف سالها پس از پخش سریالی که او را معروف کرده و او دیگر موفقیت چندانی در حرفهاش نداشته میرود بلکه تلاش یک زوج نویسندگی را برای بازتولید سریال موفقشان در کشوری دیگر نیز به تصویر میکشد. «قسمتها» زمانی به سراغ مسئلهی بازتولید یک پروژهی موفق در کشوری دیگر رفت که این ماجرا آنچنان در رسانهها و نگاه مردم مورد توجه قرار نگرفته بود و با لحن طنز خاص سریالهای بریتانیایی این ماجراها را به تصویر میکشد. از طرفی دیگر انتخاب لیبلانک نه یک اتفاق ساده بلکه انتخابی هوشمندانه بوده است، او که در دوران پخش سریال «دوستان» از معروفترین و شناختهشدهترین چهرههای تلویزیونی در جهان بوده است حال در نقشی که بازتابی از زندگی واقعی خودش است ظاهر میشود و حتی موفقیت سریال در جهان واقعی نیز همانند آنچه که در سریال اتفاق میافتد نیز حالت پیشگویانه پیدا میکند و احتمالا طرفداران سریال «دوستان» از اینکه یکی از بازیگران محبوبشان در باری دیگر در سریالی موفق و بامزه ظاهر شده است خوشحال میشوند. همچنین تعدادی از بازیگران اصلی سریال «دوستان» نیز در نقش خودشان و برای دقایقی در سریال ظاهر میشوند که میتواند برای علاقهمندان آن سریال جذاب باشد.
دشمنی/ Feud (-۲۰۱۷): داستان یک اختلاف هالیوودی
سریالی که فصل اول آن براساس یکی از معروفترین اختلافات تاریخ سینمای آمریکا رقم خورده است؛ دشمنی پر نیش و کنایهی جوان کرافورد و بت دیویس در پشت صحنهی «چه بر سر بیبی جین آمد؟» (۱۹۶۲).
در این سریال جسیکا لنگ نقش جوآن کرافورد را بازی میکند و سوزان سارندون، بت دیویس را. هم چنین آلفرد مولینا در نقش رابرت آلدریچ، کارگردان «چه بر سر بیبی جین آمد؟» و استنلی توچی نقش جک ال، وارنر را که حدود پنجاه و پنج سال مدیر استودیوی برادران وارنر بود، بیشتر از تمامی مدیران اصلی استودیوهای هالیوودی، ظاهر میشوند. مهمترین نقطهی قوت سریال که آن را تبدیل به یکی از تماشاییترینها به محوریت هالیوود میکند نحوهی به نمایش گذاشتن اختلاف میان کرافورد و دیویس است. عمیق شدن فیلمنامه در شخصیتهای هر یک از آنها و دلایل این اختلاف به همراه بازیهای درخشان لنگ و ساراندون و تلاش برای به تصویر کشیدن درست پشت صحنهی ساخت یکی از شاهکارهای سینمای دههی ۶۰ هالیوود و زندگی شخصی هر یک از افراد درگیر و برملا کردن مناسباتی که زندگی هر یک از آنها را چالش میکشد در کنار طراحی صحنه و لباس دقیق و فیلمبرداری و نورپردازی زیبا باعث شده تا فصل اول دشمنی با نام فرعی «جوآن علیه دیویس» تبدیل به یکی از بهترین سریالهای تلویزیونی با محوریت هالیوود باشد.
سریال البته فصل دومی هم دارد که از نظر کیفی شاید به پای فصل اول آن نرسد اما همچنان کیفیت بالایی در نویسندگی، کارگردانی، بازیگری و تیم تولید دارد و به داستان اختلاف میان ترومن کاپوتی و خانواده سوان میپردازد که بعد از منتشر شدن فصلی از رمان کلیددار و در نهایت منتشر نشدهی «دعاهای جواب داده شده» در مجلهای دچار اختلاف میشوند.
هالیوود/ Hollywood (۲۰۲۰): یک داستان سطحی هالیوودی
یکی دیگر از سریالهای رایان مورفی، خالق سریالهایی همچون «داستان ترسناک آمریکایی»، «داستان جنایی آمریکایی» و البته سریال دیگر این لیست، «دشمنی». «هالیوود» البته بیشتر میتواند به طراحی صحنه و لباس زیبا و دقیق، فیلمبرداری چشمنواز و البته تلاشاش برای به تصویر کشیدن بخشهایی نسبتا پنهان، حداقل برای تماشاگران عادی فیلمهای هالیوودی، از تاریخ سینمای آمریکا بنازد تا شخصیتها و با داستان عمیقش. با وجود مشکلاتی در فیلمنامهی اثر و البته ریتم آن، خوشبختانه کم بودن تعداد قسمتهای این مینی سریال (تنها هفت قسمت که هر کدام زیر یک ساعت زمان دارند) و البته سطحی بودن آن باعث میشود سریال بیشتر به یک سوپ اوپرای گران قیمت و خوش ساخت شبیه باشد و بتوان آن را به راحتی و در کمتر از یک هفته تماشا کرد. همچنین مانند دیگر آثار رایان مورفی، تیم بازیگری سریال کار خودشان را به خوبی میدهند. «هالیوود» پتانسیل آن را داشت تا با عمیقتر شدن بخشهای ناگفته یا کمتر مورد توجه قرار گرفتهی تاریخ سینمای کلاسیک هالیوود، که به بسیاری از آنها در سریال هم اشاره میشود، تبدیل به یکی از بهترین مینی سریالهای تاریخ تلویزیون با محوریت هالیوود شود اما در نهایت و با وجود نقاط مثبتش تبدیل به اثری چشمنواز ولی کم عمق شده است.
اکشن (حرکت)/ Action (۱۹۹۹): دستکم گرفته شده
یک سریال کمدی قدرنادیده که توسط شبکهی فاکس نه تنها کنسل شد بلکه پنج قسمت آن اصلا توسط فاکس پخش نشدند و اگر نظرات مثبت منتقدان و موفقیتهای آتی عواملش در سالهای بعد نبود احتمالا آن پنج قسمت برای همیشه در کمد استودیو میماندند و امروز در دسترس عموم نبودند. سریال داستان تهیه کننده و مدیر استودیویی در هالیوود، به نام پیت دراگون با بازی جی مهر، را دنبال میکند که بعد از شکست فیلم اخیرش در گیشه باید خودش و استودیوی فیلمسازیش را جمع و جور کند. در بین سریالهای این لیست شاید شبیهترین سریال به «استودیو» همین اثر باشد؛ سریالی کمدی در مورد مدیر استودیویی که خودش را در ساخت فیلمهایی بیارزش از نظر هنری گرفتار میبیند و باید زندگی شخصی و حرفهایش را مدیریت کند. از طرفی تعدادی از ستارگان معروف هالیوود در انتهای دههی نود همچون کیانو ریوز، سلما هایک و ساندرا بولاک در نقش خودشان برای مدتی کوتاه حضور پیدا میکنند، اما سریال به دلیل نگاه تلخ و جدیش به برخی از مسائل در فرهنگ هالیوودی و البته ناشناخته بودن تعدادی از بازیگران اصلیش در سال ۱۹۹۹ آن موفقیتی که مدیران استودیو مد نظر داشتند نبود و انگار باید ۲۶ سال میگذشت تا بینندگان آمادهی تماشای تقلای یک مدیر استودیو برای پیدا کردن تعادل میان هنر و بازار میشدند. «اکشن» از آن دست سریالهای کمتر دیده شدهای است که به سختی میتوان آنها را با کیفیت خوبی در ایران تماشا کرد اما اگر آن را پیدا کنید با گنجی نایاب روبرو میشوید که جهان تیره و تار هالیوود را به صورت کمدی در مقابل شما میگذارد.