مانی حقیقی: فیلم نمیسازم که جواب بدهم، فیلم میسازم که سوال بسازم

نخستین برنامه «فیلمپژوهی» با بررسی فیلم «اژدها وارد میشود» ساخته کانی حقیقی، ساعت ۱۷ روز پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴ توسط انجمن مدرسان سینما و با همکاری خانه هنرمندان ایران، در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این نشست مانی حقیقی، علی مصفا، امیرحسین قدسی و جمعی از چهرههای فرهنگی حضور داشتند. اجرای این برنامه بر عهده امیرحسین بابایی بود.
در ابتدای نشست بهنام حسینی رئیس انجمن مدرسان، گفت: برنامهای که انجمن مدرسان سینمای ایران طراحی کرده و با همکاری خانه هنرمندان برگزار میشود، با هدف ترویج نگاه تحلیلی و پژوهشی به سینما شکل گرفته است. امیدوارم این نشست بتواند رویکرد تحلیلمحور و آکادمیک را در میان مخاطبان سینماییمان تعمیق بخشد و توجه آنها را به این شیوه نگاه به فیلمها جلب کند.
امیر حسین بابایی که دبیری این رویداد را برعهده داشت در ادامه این برنامه، درباره هدف آن توضیح داد: سینمای ایران پر از فراز و نشیب است. در زمانهایی که سینمای ما شکوفا بوده، علاوه بر همراهی و همافزایی سینماگران طراز اول، حضور جدی پژوهشگران و منتقدان کاربلد نیز در این موفقیتها مشهود بوده است. در مقابل، هر جا که سینمای ایران دچار افت و رکود شده، میتوان رد پژوهشهای فرمایشی، رفعتکلیفی و نقدهای سطحی و شتابزده را یافت؛ نقدهایی که متأسفانه این روزها زیاد با آن مواجه میشویم. واقعیت تلخ این است که امروز بدنه سینمای ایران روی خوشی به پژوهش و پژوهشگر نشان نمیدهد. با این حال، در مواجهه با نقد، چارهای جز واکنش ندارد. اما همانطور که خود شما بهتر میدانید، در این روزگار، نقد سینمایی از اصالت نقد هنری فاصلهی زیادی گرفته است. بسیاری از این نقدها نه تنها روشنگر نیستند، بلکه گمراهکنندهاند، فرهنگساز نیستند و اغلب با تخریب و توهین همراهاند.
بابایی در ادامه بیان کرد: یکی از پدیدههای نگرانکننده این است که وقتی فیلمسازان با چنین نقدهایی مواجه میشوند، گاهی دچار ناامیدی و تردید میشوند؛ مخصوصا وقتی تلاششان را در سطح یک فیلم جهتدار تقلیل میدهند. از همه بدتر، آنجاست که منتقد در ظاهر میخواهد از فیلم یا فیلمساز تعریف کند، اما با نگاهی تحقیرآمیز میگوید: «با وجود بازی بد، فیلمبرداری بد، موسیقی بد… یک صحنه خوب بود!» این لحن، عمیقاً تحقیرآمیز است. آیا میتوان جلوی این جریان را گرفت؟ به نظر میرسد نه، چرا که این جریان، قدرت زیادی پیدا کرده و صفحات مجازیاش با همین لحن توهینآمیز تغذیه میشوند. تنها کاری که میتوان کرد، برگزاری برنامههایی از این جنس است تا حداقل از زهر این جریان کاسته شود.
وی ادامه داد: فیلمپژوهی بزرگداشت یک فیلم یا یک فیلمساز خاص نیست؛ بزرگداشت خود سینماست. بزرگداشت احترام به مخاطبی است که میخواهد در عمق آثار هنری تأمل کند. احترام به احساسی است که خانوادهی سینما به آن نیاز دارد. خیلی خوشحالیم که در گام نخست، با یک فیلمساز درجهیک و یک فیلم درخشان آغاز میکنیم؛ هر دو شایستهی احتراماند.
در ادامه این برنامه، پانتهآ منصوری با موضوع «بررسی درهمتنیدگی ژانری و حقیقت واژگون: کارکرد عناصر سودو ـ داکیومنتری در این اثر»، رامتینشهبازی با موضوع «بازی نشانههای تخیل ژیلبر دوران در بازنمایی تصویری فرهنگ عامه در این اثر»، مجتبی ارحامصدر با موضوع «بررسی معرفت توده و تاریخ جنون در نگاهی روانکاوانه»، حسین حیدری با موضوع «اژدها وارد میشود؛ وضعیت پستمدرن» و پرویز جاهد (به صورت ویدیویی) با موضوع «متاسینما و روایت خودبازتابانه مانی حقیقی در این اثر» به ارائه دیدگاههای پژوهشمحور خود درباره فیلم «اژدها وارد میشود» پرداختند.
در ادامه برنامه پنل گفتوگوی ویژهای با حضور مانی حقیقی، به دبیری امیرحسین بابایی و با همراهی مسیح نوروزی برگزار شد. در این بخش، علاوه بر طرح پرسشهایی از سوی مجریان، برخی از مخاطبان نیز نظرات و سوالات خود را با کارگردان فیلم در میان گذاشتند.
مانی حقیقی در پاسخ به نخستین پرسش این نشست درباره نسبت سینمای شخصی با جریان اصلی سینما گفت: نمیدانم دقیقا تعریف سینمای شخصی چیست ولی اگر منظور از آن، داشتن امضای مشخص و وفاداری به یک جهانبینی باشد، بله، همیشه تلاشم همین بوده. اما در عین حال برایم مهم است که هر فیلم تجربهای متفاوت باشد و در تکرار نیفتم.
در مورد «اژدها وارد میشود»، شاید بشود گفت که بیشتر از همیشه از دل دغدغههای شخصیام بیرون آمده، ولی به شکل عامدانهای تلاش کردم در قالبی روایت شود که نه فقط ذهنی و فردی، بلکه مشارکتی و گفتوگومحور باشد.
در ادامه از حقیقی دربارهی نسبت واقعیت و تخیل در فیلم و نحوهی مواجهه مخاطب با این دوگانه سوال شد. حقیقی در پاسخ گفت: تخیل و واقعیت در سینما رقیب یا دوگانه نیستند. در اژدها وارد میشود، اصراری بر تعیینتکلیف آنچه "واقعی" یا "جعلی" است نداشتم. برعکس، دوست داشتم مخاطب در تعلیقی مداوم بماند. گاهی تصور میکنیم مستند یعنی حقیقت و داستانی یعنی دروغ اما هر دو فرم روایتاند. فیلم من نه دروغ میگوید، نه راست. فقط روایت میکند، آنهم با زبانی چندلایه.
در ادامه مجری با اشاره به مؤلفههای متافیکشن و خودآگاهی روایت در فیلم، پرسید که چطور این تکنیکها در دل قصهای معمایی و به ظاهر خطی جا گرفتهاند. حقیقی در پاسخ گفت: واقعیتش این است که از ابتدا طرح روشنی برای متافیکشن نداشتم. بیشتر، از دل بازی با فرمهای مستند و داستانی، این ویژگی بیرون آمد. وقتی شما آدمهایی را وارد فیلم کنید که نقش خودشان را بازی میکنند ولی در متنی ساختگی، خود به خود وارد نوعی خودآگاهی روایت میشوید. برای من، بازی کردن با ساختار مهمتر از وفاداری به هرگونهی خاصی از روایت بود.
در بخش دیگری از پنل، از مانی حقیقی دربارهی نقش عنصر فضا و لوکیشن در شکلگیری جهان فیلم سوال شد و وی پاسخ داد: جزیره قشم، گورستان، کشتی به گل نشسته، صداها، خاک، درختها… همهی اینها فقط عناصر صحنه نیستند، شخصیتاند. همیشه برایم مهم بوده که فضا بهتنهایی بار دراماتیک و معنایی داشته باشد. حتی انتخاب رنگ و بافت در فیلمبرداری هم در خدمت این هدف بود که فضا حرف بزند، مستقل از دیالوگ یا کنش.
در پایان این پنل، برخی حاضران در سالن، نظرات و پرسشهایی درباره جنبههای فرمی و محتوایی فیلم مطرح کردند؛ از جمله نسبت فیلم با تاریخ رسمی، روایت استعاری، یا حتی تاثیرپذیری از ادبیات پستمدرن. مانی حقیقی با روی خوش به سوالات پاسخ داد و تاکید کرد که بخشی از زیبایی سینما برای او، همین امکان خوانشهای متنوع و گاه متضاد است: اگر فیلم فقط یک معنا داشته باشد، دیگر نیازی به تحلیل نیست. من فیلم نمیسازم که جواب بدهم، فیلم میسازم که سؤال بسازم.