جیم جارموش با تصویری تلخ و ستارهمحور از خانوادههای ازهمگسسته در Father Mother Sister Brother
.jpg?w=1200&q=75)
جیم جارموش در فیلم تازهاش (Father Mother Sister Brother) سه اپیزود مستقل را کنار هم قرار میدهد؛ سه ملاقات خانوادگی در نقاط مختلف جهان که هیچکدام ارتباط روایی مستقیم ندارند، اما همگی بر محور فاصله عاطفی و ناتوانی در برقراری ارتباط میچرخند.
در اپیزود نخست، (Father)، آدام درایور و ماییم بیالیک نقش دو خواهر و برادر را بازی میکنند که برای سرزدن به پدرشان (با بازی تام ویتس) به خانه او میروند. پدر شلخته، بینظم و رهاست؛ فرزندان خشک، رسمی و محتاط. مرگ مادر، تنها پیوند باقیمانده میان آنهاست و حتی این هم نتوانسته شکاف عمیق میانشان را پر کند. پس از رفتن بچهها، پدر ناگهان خانه را مرتب میکند و برای شام بیرون میرود؛ نشانهای از اینکه شاید «بیچارگی» او هم نوعی نقشبازیکردن باشد.
اپیزود دوم، (Mother)، در دوبلین میگذرد. شارلوت رمپلینگ نقش مادری را بازی میکند که برای دیدار سالانه با دو دخترش کیت بلانشت و ویکی کریپس آماده میشود. این دیدار نه صمیمی است و نه دلگرمکننده؛ یکی همیشه دیر میرسد و مضطرب است، دیگری درگیر خودنمایی و اغراق درباره موفقیتهایش. هیچکدام واقعاً دیگری را نمیبیند یا نمیشنود.
در اپیزود سوم، (Brother)، والدین دیگر حضور ندارند؛ تنها اشیای باقیمانده از آنهاست که دو فرزند (با بازی ایندیا مور و لوکا سبات) باید مرتب کنند. آپارتمان پاریسی سه ماه اجارهعقبافتاده، تبدیل به استعارهای از آشفتگی روابط خانوادگی شده است؛ جایی که گذشته، تنها در قالب اشیا باقی مانده و هیچ معنای مشترکی میان بازماندگان وجود ندارد.
جارموش در این فیلم عمداً از هرگونه گرمای احساسی، آشتیهای کلیشهای یا پیامهای امیدبخش دوری میکند. او خانواده را نه منبع امنیت، بلکه مجموعهای از غریبهها نشان میدهد که تنها از نظر بیولوژیک به هم متصلاند. با این حال، حضور بازیگران بزرگ از بلانشت و رمپلینگ تا درایور و ویتس، فیلم را به تجربهای جذاب و منحصربهفرد تبدیل کرده است.