پسر بچه‌ای به نام اندی علاقه زیادی به بازی با اسباب بازی‌هایش مخصوصا گاوچرانی به نام وودی دارد. اما زمانی که اسباب بازی جدیدی به نام باز می‌آید، همه‌چیز عوض می‌شود و وودی با حسادتش همه را به دردسر می‌اندازد.

موجیکان ها در اینترنت زندگی می کنند و ما اغلب از آن ها در ایمیل و ... استفاده می کنیم. روزی یک سری از افراد نماد @ را می دزدند و اینترنت متوقف می شود و حالا موجیکان ها باید آن را نجات دهند.

«آنی»(میلا کونیس) زنی است که یک زندگی عادی و آرام در نیویورک دارد؛ اما یک ضربه‌ی روحی همه‌ی زندگی او را تغییر می‌دهد.

صدها سال است که انسان ها کره ی زمین را به دلیل آلودگی ترک کرده اند و روباتی به نام «وال ای» هم چنان به کار زباله جمع کردن مشغول است. تا این که از طرف انسان ها روباتی به نام «ایو» به کره ی زمین فرستاده می شود تا امکان بازگشت تمدن بشری به زمین را بررسی کند. خیلی زود «ایو» به نتیجه ی مورد نظر دست پیدا می کند و پس از چندی به سفینه ی فضایی حامل انسان ها برگردانده می شود. اما «وال ای» نیز که به «ایو» دل باخته به دنبال او به راه می افتد...

این نمایش یک روایت عاشقانه است که در اوائل دوره پهلوی اول می‌گذرد و داستان عشق لیلا را روایت می‌کند.

این فیلم براساس داستان واقعی ژوئن و جنیفر گیبونز ساخته شده است. این دو خواهر در برقراری ارتباط با دیگران مشکل داشتند و به همین دلیل به «دوقلوهای خاموش» معروف بودند.

مدت ها از زمانی که اندی یک پسربچه بود گذشته است. او اکنون جوانی است که قصد رفتن به دانشگاه را دارد و بنابراین تصمیم می گیرد که اسباب بازی های دوران کودکیش را سر و سامان دهد و در این بین وودی و باز و باقی اسباب بازی ها نگران این هستند که اندی آنها را دور بیندازد و...

ماجراجویی نهایی هری پاتر و رویارویی پایانی او با لرد ولدمورت برای انتقام هری ، رون و هرمیون در تلاش برای پیدا کردن و از بین بردن سومین روح پیچ ، لرد تاریکی هستند تا جاودانگی را از او بگیرند.و در این راه ولدمورت نبرد نهایی را با تمام نیروهایی که دارد برای تسلط بر همه چیز و شکست دشمنانش آغاز می کند و حالا هری پاتر و دوستانش هستند که باید برای پیروزی و گرفتن انتقام در مقابل تاریکی باستند. پسرکی که ایستاد مبارزه کرد و در نهایت زنده ماند...

روایت‌گر زندگی چند خانواده است که برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر کرده‌اند.

داستان اعتراف برگرفته از قصه‌ی اصلی نمایش اعتراف برد میرمن نویسنده و کارگردان مطرح آمریکایی است که شهاب حسینی این قصه را بازسازی کرده است.

مجید(وحید رحمتی) برای خواستگاری از فرشته(ویدا جوان) منتظر بازگشت پدر او از سفر خارج است،‌در صورتی که بر خلاف تصور او مظفرخان(سید مهرداد ضیایی) از زندان آزاد شده و به خانه باز می گردد. از آنجا که خانواده مجید کاملا موجه و متشخص بوده و بر خلاف آنها پدر،‌برادر (محمد معماریان) و پسرخاله فرشته (محمد امین کریم پور) همگی خلاف کار هستند، مظفر خان نگران سرکوفت های احتمالی آینده شده و با این ازدواج مخالفت مینماید.بنابراین شرطی برای ازدواج آن ها می گذارد،سیاوش(محمدامین کریم پور) و فرهاد(محمد معماریان) جهت بانجام رساندن شرط مظفرخان نقشه های مختلفی دارند که اتفاقاتی را رقم زده و ...

کارآگاه هرکول پوآرو، در یک سفر دریایی در تعطیلات، مسئولیت حل پرونده قتل یک زن جوان که در این کشتی کشته شده‌است، را برعهده دارد.