منوچهر شصت سال سن دارد، او بازنشسته اداره دخانیات است. ولی از سر بیکاری همچنان هر روز به اداره میرود. مادرش تا زنده بود آرزو داشت ازدواجش را ببیند. در حالی که منوچهر حتی دوستی هم در زندگی نداشته.. به جز خسرو...
«احتمال باران اسيدي» فيلمي است ساده و روان كه تنهايي هاي زمان حال يك مرد سالخورده را از وراي آسيب شناسي موجز گذشته او به تصوير مي كشد. نخستين ساخته بهتاش صناعي ها بر اساس فيلمنامه اي از مريم مقدم و صناعي ها شكل گرفته كه قهرمان اصلي و محوري آن مردي ٦٠ ساله است كه پس از فوت مادرش به تنهايي در شمال زندگي مي كند. بخش ابتدايي فيلم به گونه يي طراحي شده كه موقعيت اوليه منوچهر به عنوان مردي تنها و منزوي كه در جريان روزگار به نوعي از سوي همگان ترك شده، تثبيت شود. تصوير يك كارمند دخانيات كه هنوز بازنشستگي خود را نپذيرفته و هر روز در دفتر كارش حاضر مي شود تا روال عادي و ساكن زندگي روزمره و در واقع عادت هاي كهنه را دنبال كند. در اين بخش متناسب با دنياي منوچهر و حال و هوايي كه در آن زندگي مي كند، شاهد نماهاي مختلفي از تنهايي او از زواياي مختلف در خانه، ايوان، كوچه، نانوايي، مسجد و... هستيم كه اين تصاوير بيش از هر چيز كسالت بار شدن اين تنهايي را براي كاراكتر اصلي به ذهن مي آورد. شرايطي كه بدون كلام، نق زدن و آه و افسوس هاي متداول، از حال و هواي منوچهر، رخوت او موقع صبحانه خوردن، آب دادن به گل ها، نان خريدن و... حتي از در و ديوار خانه قابل برداشت است و رسيدن به اين وجه مهم با چنين دستمايه هايي مهم است. چيدمان هوشمندانه اين شرايط است كه به شكل دروني زمينه سازي براي تصميم مهم منوچهر مي كند تا در سكانس مسجد كه او كمتر حرف مي زند و اتفاقا شرايطش را پيرمرد ديگري توصيف مي كند، مطمئن باشيم او در آستانه يك تصميم خطير و انتحاري قرار دارد. تغيير، حركت و سفر را در اشل كاراكتري با پيشينه منوچهر - كه در بخش اوليه فيلم به خوبي معرفي شده- اگر خطير و انتحاري نناميم چه عنوان ديگري مي تواند داشته باشد؟
در ...
«احتمال باران اسيدي» فيلمي است ساده و روان كه تنهايي هاي زمان حال يك مرد سالخورده را از وراي آسيب شناسي موجز گذشته او به تصوير مي كشد. نخستين ساخته بهتاش صناعي ها بر اساس فيلمنامه اي از مريم مقدم و صناعي ها شكل گرفته كه قهرمان اصلي و محوري آن مردي ٦٠ ساله است كه پس از فوت مادرش به تنهايي در شمال زندگي مي كند. بخش ابتدايي فيلم به گونه يي طراحي شده كه موقعيت اوليه منوچهر به عنوان مردي تنها و منزوي كه ...
زیر این باران حالتان خوب می شود؛
باسمه تعالی
نگاهی به فیلم احتمال باران اسیدی
زیر این باران حالتان خوب می شود.
در روزهای وارونگی هوای شهر، حتی انتظار باران هم دلچسب است. اما در این روزها بارانهایی که بعد از چند روز آلودگی میبارد خاصیت اسیدی دارد و ممکن است برای سلامتی مضر هم باشد. پس توصیه نمیشود زیر بارانی که تازه شروع به باریدن کرده، قدم زد. فیلم احتمال باران اسیدی ساخته بهتاش صناعیها کارگردان جوان و فیلم اولی سینمای ایران است که مدتی است در گروه هنر و تجربه به نمایش در آمده است.
داستان از این قرار است:
منوچهر(شمس لنگرودی) مرد شصت سالهای است که ازدواج نکرده است. او بازنشسته اداره دخانیات است اما تا این لحظه لب به سیگار نزده چون به مضرات آن آگاه است. او ...
باسمه تعالی
نگاهی به فیلم احتمال باران اسیدی
زیر این باران حالتان خوب می شود.
در روزهای وارونگی هوای شهر، حتی انتظار باران هم دلچسب است. اما در این روزها بارانهایی که بعد از چند روز آلودگی میبارد خاصیت اسیدی دارد و ممکن است برای سلامتی مضر هم باشد. پس توصیه نمیشود زیر بارانی که تازه شروع به باریدن کرده، قدم زد. فیلم احتمال باران اسیدی ساخته بهتاش صناعیها کارگردان جوان و فیلم ...
شکنندگی روابط انسانی
ابراهیم علی پور:
احتمال باران اسیدی ، شکندگی روابط انسانی را به تصویر کشیده است .
فیلم دارد به موضوع درستی در جامعه اشاره می کند و می خواهد جزیره تنهایی آدم ها را نمایش دهد . کسانی که از شرایط عادی برخوردار نمی باشند و دیگر زندگی برایشان خیلی مهم نیست .
اولین سوالی که باید پرسید، روایت فیلم در مورد چیست ؟
روایت سه غریب تنها ...
ابراهیم علی پور:
احتمال باران اسیدی ، شکندگی روابط انسانی را به تصویر کشیده است .
فیلم دارد به موضوع درستی در جامعه اشاره می کند و می خواهد جزیره تنهایی آدم ها را نمایش دهد . کسانی که از شرایط عادی برخوردار نمی باشند و دیگر زندگی برایشان خیلی مهم نیست .
اولین سوالی که باید پرسید، روایت فیلم در مورد چیست ؟
روایت سه غریب تنها ...
مرد تنها به بهانه پیدا کردن دوست خود راهی سفر میشود تا از تنهایی در آید و پیدا کردن دوست خود را برای خود یه کار در نظر گرفته و راهی میشود تا از تنهایی در آید حتی یه مدت کم
عاالی بوداین فیلم. با نظر منتقد موافقم اونایی که تنهایی رو تجربه کردن فیلمو بهتر درک می کنن
۱۱
۱
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیشب این فیلم و دیدم . واقعا عالی بود . خودم تنها رفتم و از دیدن این فیلم لذت بردم بازی خانم مقدم عالی بود و همین طور کاوه . و در اخر نشون داد که هر حسی هم که به کسی داشته باشی باز هم تنها میمونی .
۹
۱
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۲۱ فروردین ۱۳۹۵
بنظرم این فیلم اشاراتی همجنسگرا بودن نقش اول فیلم رو داره. به چند دلیل :
اول اینکه نقش اول فیلم ازدواج نکرده و سال هاست بدنبال دوستی همجنس خود هست که سی سال قبل با اون صمیمی بوده.
دوم اینکه نقش اول فیلم بدلیلی که در فیلم مطرح نشد! تمام نامه های عاشقانه همان دوست قدیمی را که به معشوقه اش می نوشته به وی نمی رسانده و خود را در نقش معشوقه اش می گذاشت و نامه ها را جواب می داد!
و آخر اینکه وقتی در ورودی کارخانه دوست قدیمی اش را سوار ماشین با یک زن می بیند دیگر از وی ناامید شده و از دیدار با اون منصرف می شود.
گرچه کارگردان معتقد به چند لایه بودن فیلم نامه کرده و اعتقاد داره که هر تماشاگر می تونه برداشت خودش رو از فیلم داشته باشه ولی این برداشت که در بالا ذکر شد بنظرم به سادگی قابل درک هست.
البته ساختار فیلم ، ساختار قوی ای بوده و بازی ها بسیار روان و باور پذیر.و در این فیلم هر کدام از شخصیت ها یک مدل از تنهایی رو تجربه می کنند.به لحاظ ساختار ، فیلم رو می پسندم ولی به لحاظ محتوا و مفهوم به عنوان یک تماشاگر از فیلم رضایت ندارم.
۹
۱۲
پاسخ
گزارش تخلف
۷ سال پیش
۱۸ آبان ۱۳۹۶
دقیقا منم با شما موافقم
0
0
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۲۰ بهمن ۱۳۹۴
من تنهایی ای از پیر مرد ندیدم . تنها چیزی که دیدم عشق عشق عشق به دوست هم جنس بود .... واقعا زیبا بود.
۱۱
۷
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۱۱ بهمن ۱۳۹۴
از تماشای این فیلم لذت بردم ، این فیلم لایه های عمیق تنهایی رو بهتون نشون میده . فیلم ریتم خیلی آرومی داره با مکث های طولانی که اولش ممکنه خسته بشین ولی کم کم باهاش میرین جلو و غرق خود فیلم میشین.
خیلی خوب بود این فیلم خیلی لذت بردم... پیرمردی تنها که بقول کاوه خیلی هم زندگی نکرده اما ابایی هم از زندگی نداره و تجربه میکنه کارهای نکرده رو و کاوه ای که خودش هم زندگی نکرده .. وقتی باران اسیدی راه تنفس رو بسته مگه میشه زندگی کرد!!!!
۸
۱
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۵ بهمن ۱۳۹۴
فیلم فقط یه هدف اصلی داره و اونم اصلن تنهایی نیست. برای کارگردان این فیلم واقعا باید دست زد که هدفشو اینقدر مرموز تو کل فیلم پخش کرده. حتی دقایق اول فیلم که بیننده فک میکننده نقش اول چقد تنهاست. واقعا هنرمندانه ساخته شده این فیلم .چیزی که من فهمیدم فریاد زدن یک درد عمیق اجتماعی به صورت پنهان پشت یک سری درد های ظاهری دیگر بود . یه سبک جدید فیلم سازی.سبکی که شاید متولد محدودیت های سینمای ایران باشه.
۸
۱
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۴ بهمن ۱۳۹۴
تنهایی نقش اول فیلم تفاوت اساسی با تنهایی سایر نقش ها دارد. در این تنهایی اثری از جنس مخالف نیست.پیرمرد به دنبال درمان تنهاییش نیست.پیرمرد برای رفع تنهاییش به دنبال دوستش نیست. احساس قلبی نسبت به دوست قدیمی آنقدر در وجودش ریشه دوانده که او تنهایی را برمیگزیند. این احساس با مرور زمان از بین نمیرود.
۵
۱
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۲۲ دی ۱۳۹۴
اگر آدم تنهایی هستید (با توجه به موضوع فیلم) حتما برید ببینید چون خیلی قشنگ موضوع را از همه جهت باز کرده بود ولی اگر با دوست یا دوستانتان تشریف میارید و اصولا آدم تنهایی نیستید، دیدن این فیلم را اصلا توصیه نمی کنم چون نمی توانید این موضوع را به خوبی درکش کنید و در انتها ممکن است برایتان از این فیلم فقط چراهایی بوجود آید
ابراهیم علی پور:
احتمال باران اسیدی ، شکندگی روابط انسانی را به تصویر کشیده است .
فیلم دارد به موضوع درستی در جامعه اشاره می کند و می خواهد جزیره تنهایی آدم ها را نمایش دهد . کسانی که از شرایط عادی برخوردار نمی باشند و دیگر زندگی برایشان خیلی مهم نیست .
اولین سوالی که باید پرسید، روایت فیلم در مورد چیست ؟
روایت سه غریب تنها از سه نسل است که بطور ضمنی و تصادفی با هم آشنا می شوند و هر سه نفر گمشدگی هایی دارند. شاید افراد زیادی در اطراف ما این چنین باشند ولی خلاقیت می خواهد تا این ایده را پرورش دهد و به نمایش در آورد .
بهتاش صناعی ها در اولین فیلم خود از قصه گویی سر راست فاصله گرفته و خواسته بگوید سینما می تواند کارهای غیر از قصه گویی انجام دهد .
منوچهر ( قهرمان داستان ) فرهنگ قدیم و جدید را به تصویر می کشد ، گذر از بزرگسالی و طی کردن آخرین چارک زندگی ، روزمرگی در تجربه هر سه نفر دیده می شود . رفتار معمولی هرروز ، فکر نکردن ، به عنوان یک مکانیسم برای فرار از رنجی که نمی خواهی آن را درک کنی .
فیلم می گوید : خیلی با برنامه ریزی نمی شود زندگی کرد ، دنیا جای کنش های صددرصد عقلانی نیست ، هر سه نفر به دنبال تساوی و هویت طلب هستند . در این میان منوچهر می خواهد بازاندیشی کند ، روتین های همیشگی اش به هم می خورد ، هر سه نفر درک تازه ای از زندگی را تجربه می کنند : زیستن برای دیگری .
منوچهر تغییر را می پذیرد و برای حل مشکل دیگران ابائی ندارد و حتی حاضر است برای اینکار دروغ بگوید و مواد مخدر مصرف می کند .
خاطرات نوستالژی و حسرت وجه دیگر فیلم است ، تخیل و واقعیت در هم آمیخته شده . بحث بین نسلی مطرح است ، باید نسل دیگری ساخت ، لذا مهسا راه خودش را می رود و کاوه راه خودش را و منوچهر هم که به گذشته تعلق دارد . از زندگی کردن گریزی نیست و راه بهتر زیستن قناعت است
زمان شده قهرمان فیلم ، سفر فیلم از آینده به گذشته است .در هر مقطعی اتفاقی روی می دهد که مجموع آن می شود زندگی ، منوچهر خرده روایتی از دوست قدیمی تعریف می کند . خسرو که تنها دوست منوچهر است و احتمالا اقدام منوچهر در جوانی زندگی او را متحول کرده . فیلم سراسر ایهام است و شما می توانی برداشت خودت را داشته باشی .
آیا منوچهر زندگی دوستش را خراب کرده ؟
آیا غریبگی و تنهایی ، زندگی مجردی یک راهکار است ؟
تعلقات جمعی و خانوادگی چقدر اهمیت دارد ؟
حس و درک ها از اخلاقی بودن چیست ؟
و چندین ایهام دیگر که جواب های متفاوتی می توان به آنها داد ، تخیل رفتن به مریخ یک راهکار است که حتی منوچهر دنیا دیده به آن تمایل پیدا می کند .
احتمال باران اسیدی ، بازنمایی ، افسردگی ، غمگینی و تنهایی اجتماعی است که ما در آن زندگی می کنیم و در پیرامونمان شاهد آن هستیم .
فیلم از زندگی مجردی دفاع می کند و سیاست گزاری فرهنگی اجتماعی و ریل گذاری نظام بروکراسی و اداری را مقصر قلمداد می کند .
فیلم حتی در پایان خود ، اعتماد ، دلسوزی و همدلی ندارد و باز تنهایی و غریبی هر سه نفر ادامه دارد و منوچهر در زیر باران تنها مانده است .
خیلی دوس دارم ببینمش ولی هماهنگی با سانسای هنر و تجربه سخته،کاش سانسای بیشتری به این گروه اختصاص بدن
۳
0
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۴ دی ۱۳۹۴
فیلم بدون ادعا و قابل احترامییست،بازی مریم مقدم خوب بود...
۸
0
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۲ دی ۱۳۹۴
خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی از تماشاش لذت بردم.
۱۲
0
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۱۸ آذر ۱۳۹۴
فیلم بسیار لذت بخش بود بنده تخصصی ندارم اما فیلم زیاد می بینم پر از نکات ریز بود که جذابیت تماشا رو به اوج می رسوند واقعا تبریک به همه گروه احتمال باران اسیدی
۱۱
0
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۹ آذر ۱۳۹۴
امروز این فیلمو دیدم و واقعا از دیدنش لذت بردم به خصوص وقتی که در پایان فیلم خود آقای لنگرودی وارد جلسه نقد شدند. یکی از ویژگی های جالب فیلم نشان دادن فضای خسته و کند و یکنواخت زندگی فردی به شدت درون گراست ولی به هیچ وجه فیلم خسته کننده نبود و با کارگردانی خوبی که داشت همه صحنه ها قابل حس و دوست داشتنی بود . فردی که با یه سری دیسیپلین و قواعد خاصی زندگی کرده بود الان در حال تغییر و تحربه چیزهایی بود که همه عمر ترس ازونا داشت و الان داشت همه رو تست میکرد ... با جلو رفتن فیلم یخ زندگی منجمد و سرد زندگیش کم کم آب شد .
دیدنشو به بقیه هم توصیه میکنم
۱۰
0
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۶ آذر ۱۳۹۴
قصد توهین ندارم اما وجود افرادی همچون اقای اسماییل دوست در حوزه نقد فیلم سبب تعجب میشه. رابطع علت و معلولی وجود دارد اما شاید همه فیلمهایی که شما میپسندید از ژانر ابدوغ خیاری ی سینمای اکشن هالیود ( نه فیلمهای دیگر هالیوود) است که علت فریاد زده میشود نه به تصویر کشیده شود. مرد تنهایی که بعد از باز نشستگی از بیکاری به سر کار می رود و از آنجا هم رانده می شود در خاطرات خود آخرین دوست و همدم را می جوید و چیزی جدید تر از دوست سی سال پیش خود نمی یابد از این رو روانه ی تهران میشود تا او را بیابد. شاید بتواند با دوستی قدیمی بر تنهایی قلبه کند .... سینمای هنر سینمای اندیشه است نه فریاد. فیلم در پی مشتری نیست. فیلم روایتی است شاعرانه که سالها بعد بیشتر از امروز درک خواهد شد . سخن در دفاع از این فیلم چونان بلند مایع است که شاید خواننده این دفاع را جانبدارانه پندارد. اما بیان فیلم که سراسر مالامال از اشارات و نکات ریز است مخاطب را به تاملی ژرف فرا میخواند. این حقیر بعد از اتمام اکران فیلم در مقاله ای به این زوایا خواهم پرداخت.
۸
۲
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۶ آذر ۱۳۹۴
فیلم قابل احترام و دوست داشتنی ای بود.میشد ازش لذت برد.این که کارگردان این نع روایت با این ریتم پایین رو در جعت توصیف شخصیت ها و بسته به نوع شخصیت ها انتخاب کرده بود قسمت خوب کار بود.یعنی هر شخصیت نوع روایت خاص خود را داشت و حتی تا حدی میشد به جهان بینی آنها نزدیک شد.اما نقطه ضعف در فیلمنامه بود، فیلم بیش از حد کش آمده بود ، و شاید اگر از یک سری سکانس ها می گذشتند فیلم خوش رنگ تر میشد
۲
۲
پاسخ
گزارش تخلف
۹ سال پیش
۲۶ آبان ۱۳۹۴
بی نظیررررررررررررررررررررررررر
۸
۲
پاسخ
گزارش تخلف
۱۰ سال پیش
۵ فروردین ۱۳۹۴
عالی بود
۸
۱
پاسخ
گزارش تخلف
۱۰ سال پیش
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
فیلم، داستان دارد، بازی دارد، ریتم قابل قبول است، اما بنظرم قسمتهایی از فیلمنامه رها شده است. رها شدنی که در جهت سهولت روایت داستان بنظر میرسد. یعنی کارگردان برای پیشبرد بهتر داستان عمدا از پرداختن به چرا ها فرار کرده است. در کل از دیدنش راضی هستم
۳
۲
پاسخ
گزارش تخلف
۱۰ سال پیش
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
عشقست مستر لنگرودی -شاعر درجه یک
۹
۴
پاسخ
گزارش تخلف
۱۰ سال پیش
۲۰ بهمن ۱۳۹۳
با فیلم ارتباط خوبی برقرار کردم. مرسی واقعن
۱۳
۲
پاسخ
گزارش تخلف
۱۰ سال پیش
۱۸ بهمن ۱۳۹۳
اگر یک بار این فیلم رو ببینیم بد نیست و فیلم تقریبا قابل تحملیه
شخصیت پردازی ها به خصوص دختر قصه احتیاج به کار بیشتری داشت
دلیل آمدن اون پیرمرد به تهرانم خیلی مضحکه
لحظاتی در فیلم هست که لذت بردم مثل پیرمرد و جوان در پشت بام
۴
۱۸
پاسخ
گزارش تخلف
۱۰ سال پیش
۱۷ بهمن ۱۳۹۳
با همه ی کاستی هایی که ممکنه توی این فیلم باشه، ولی خوشحال کننده هست که کسایی هستن تا درباره ی این موضوعات هم فیلم بسازن
درباره ی دنیای اقلیت ها