در سلامسینما جستجو کنید
فیلم سینمایی
از ۴ رای
-
پلیس اسماعیل را جلو یک تالار عروسی دستگیر و بازپرس او را وادار می کند که گذشته اش را مرور کند: روزی اسماعیل با دوستش فریبرز، که جوانی بزهکار است، با الهه روبرو و به تدریج به او علاقه مند می شود. اسماعیل که قادر نیست پول توجیبی خود را از پدر بگیرد با فریبرز به سرقت پخش صوت اتومبیل ها مبادرت می کند. روزی موقع سرقت پخش صوت یک اتومبیل عروس مردی به نام سیامک سوار اتومبیل می شود و آن را به سرقت می برد. سیامک فریبرز را که در تعقیب او است مجروح و اسماعیل را به همکاری دعوت می کند. اسماعیل که دریافته اتومبیل برای عروسی الهه آماده شده، در لحظه ای که سیامک او را ترک کرده تصمیم می گیرد اتومبیل را به جای اولش بازگرداند. او با اتومبیل می گریزد، اما در راه با مجروحی تصادفی مواجه می شود که راننده ی اتومبیل تصادف کرده از اسماعیل می خواهد او را به بیمارستان برساند. پس از رسیدن به بیمارستان راننده می گریزد و اسماعیل با یک مرده تنها می ماند. اسماعیل بار دیگر سراغ سیامک می رود. سیامک او را به گاراژ اتومبیل های مسروقه می برد. اسماعیل به سیامک حمله می کند و با ضربات میله ای آهنی او را از پا در می آورد. اسماعیل سوار بر اتومبیل به جلو تالار عروسی می رود و توسط پلیس دستگیر می شود. بازپرس پدر اسماعیل را می خواهد و شخصیت سیامک را که به تازگی از خارج برای اسماعیل نامه و عکس فرستاده زاده ی توهم او می داند. اسماعیل زندانی می شود، اما به دلیل عدم سوء سابقه پس از مدتی از زندان آزاد می شود و به همراه پدرش به خانه بازمی گردد.
کارگردان: بهرام ری پور
نویسنده: محمود حسنی