درخشش طلایی
داوود میرباقری را در سینما با «آدم برفی» و در تلویزیون با «امام علی» و «مختارنامه» می شناسیم. این دو سریال تاریخی وی، به عقیده ی نگارنده و به عقیده ی بسیاری از هنردوستان، حرفه ای ترین و ممتازترین فیلم های تلویزیون ایران بوده و هستند.
دو سال پیش، داوود میرباقری، سریال «شاهگوش» را در 28 قسمت برای شبکه ی نمایش خانگی ساخت و پرفروش هم شد؛ امّا این فیلم نسبتاً ضعیف، فرسنگ ها با آن میرباقری که ما می شناختیم، فاصله داشت؛ هر چند بازی های خیلی خوب فرهاد اصلانی و حمیدرضا آذرنگ را نباید از یاد برد.
میرباقری در جدیدترین اثر خود، سراغ یکی از تئاترهای معروف و محبوبش در نیمه ی دوم دهه ی هفتاد رفته و آن را به یک سریال 10 قسمتی تبدیل کرده: «دندون طلا».
حکایت دندون طلا و شاهگوش، حکایت طلا و مس است. هر اندازه که شاهگوش، میرباقری نبود، دندون طلا میرباقری است...
حالا که تقریبا 60% از این سریال، در شبکه نمایش خانگی توزیع شده، می توان بررسی اش کرد و درباره اش نوشت.
میرباقری، فیلمنامه ی دندون طلا را خوب و محکم نوشته. قصّه ی پر غصّه ی «نیر»(ستاره اسکندری) برای همراه کردن مخاطب، کشش لازم را داراست. زواید، حواشی و داستانک های فرعی بی مورد ندارد و بر خلاف شاهگوش، ملال آور و خسته کننده نیست. پس می توان گفت ضرباهنگ مناسب و قابل قبولی دارد.
در این فیلمنامه شخصیّت پردازی به خوبی صورت گرفته و بیشتر کاراکترها «خاکستری» هستند و خبری از مثبت و منفی محض نیست. قنبر ابتدا به نیر پناه می دهد و اسباب آسایشش را فراهم می کند؛ اما بعدها تغییر رویه می دهد. کریم سگدست با وجود اینکه سرپرست هفت خطّ گداهاست، امّا تا جایی که می تواند هوای ...
داوود میرباقری را در سینما با «آدم برفی» و در تلویزیون با «امام علی» و «مختارنامه» می شناسیم. این دو سریال تاریخی وی، به عقیده ی نگارنده و به عقیده ی بسیاری از هنردوستان، حرفه ای ترین و ممتازترین فیلم های تلویزیون ایران بوده و هستند.
دو سال پیش، داوود میرباقری، سریال «شاهگوش» را در 28 قسمت برای شبکه ی نمایش خانگی ساخت و پرفروش هم شد؛ امّا این فیلم نسبتاً ...