خانوادهای که قصد مهاجرت به آمریکا را دارند و چندین سال در انتظار اقامت در این کشور هستند که یکی از اعضای فامیل قرار است برایشان این کار را انجام دهد با تغییر رییس جمهور و تصویب قانون جدید منع مهاجرت ایرانیها درگیر مشکلاتی میشوند...این فیلم مشکلات مهاجرت از ایران به کشورهای غربی را به نمایش میکشد..
وضعیت سینمای ایران هر روز بحرانی تر می شود و هیچ کس هم نگرانِ این وضعیت نیست ساخت و اکران فیلم های کمدی مبتذل به معنی واقعی کلمه باعث شده سینمای ایران به قهقرا برود، هر بار که فیلم کمدی اکران می شود و آن را می بینیم توبه می کنیم که دیگر به تماشای همچین فیلم های سخیفی نشینیم اما باز هم گول می خوریم و فکر می کنیم مثلا فیلم کمدی کلمبوس چون فیلمسازش فیلم های استانداردی در کارنامه اش دارد یا بازیگران مطرحی در آن بازی کردند باید کمدی درستی باشد اما زمانی که فیلم را می بینیم فقط و فقط تاسف می خوریم که بلایی سر فیلمسازهای آمده؟ اساسا به عقب برگشتیم به همان دهه هشتاد و فیلم های شانه تخم مرغی، فیلم هایی که لمپن و مبتذل هستند، اما در دهه ی کنونی فیلمسازهایی که ادعای روشنفکری داشتند هم دست به ساخت فیلم کمدی زدند یکی از نکاتی که ساخت فیلم کمدی مبتذل در سینمای ایران چشمگیر شده است مسئله ی اقتصادی ست فیلمساز فکر می کند با یک طرح چند خطی می تواند کمدی بسازد که مخاطب را تلکه کند! اساسا فیلم های کمدی چند سال اخیر فقط توانسته اند مبتذل باشند و هیچ کدام از این فیلم ها صرفا کمدی نیستد، ژانر کمدی که از مهم ترین ژانرهای سینماست به دست فیلمسازهای ایرانی به تمسخر گرفته شده است و مقام های مسئوول در بخش صدور پروانه ساخت هم نمی توانند این حجم از فیلمنامه های لوده را کنترل کنند.
هاتف علیمردانی در کارنامه هنری اش یک فیلم خوب مثل به خاطر پونه و یک فیلم نسبتا خوب مثل کوچه بی نام دارد ، اساسا علیمردانی فیلمساز اجتماعی ست اما باعث تعجب است که چرا او کلمبوس می سازد؟ این فیلمساز نشان داده که می تواند فیلم های ملودرام استاندارد بسازد اما چه چیزی باعث می شود که فیلمسازان درامِ، کمدی ساز شده اند؟( البته ...
وضعیت سینمای ایران هر روز بحرانی تر می شود و هیچ کس هم نگرانِ این وضعیت نیست ساخت و اکران فیلم های کمدی مبتذل به معنی واقعی کلمه باعث شده سینمای ایران به قهقرا برود، هر بار که فیلم کمدی اکران می شود و آن را می بینیم توبه می کنیم که دیگر به تماشای همچین فیلم های سخیفی نشینیم اما باز هم گول می خوریم و فکر می کنیم مثلا فیلم کمدی کلمبوس چون فیلمسازش فیلم های استانداردی در کارنامه اش دارد یا ...
لطفا سفارشی نسازید!
کلمبوس فیلمی از هاتف علیمردانی است. کارگردانی که با فیلم بخاطر پونه که البته فیلم متوسط رو به پایینی بود، امید به رشد کارگردانی قصه گو می داد که می تواند پله پله و فیلم به فیلم ضمن آموزش تکنیک از بستری مناسب،قصه پرورش دهد. از فیلم های متوسط و بدش بگذریم به فاجعه ای به اسم کلمبوس می رسیم!
از پوستر فیلم اینطور بر می آمد که با فیلمی کمدی مواجه ایم، با آن هانیه توسلیه عروس شده و خنده فرهاد اصلانی که پای ثابت فیلم های کارگردان می باشد.
فیلم قصه خانواده ایست که که رویای مهاجرت به آمریکا دارند و در حال انجام مقدمات سفر هستند اما مشکلاتی هم در این بین وجود دارد.با نشان دادن خانه ای بزرگ و سر و صدای اعضای خانواده فیلم شروع می شود.سیروس(فرهاد اصلانی) داماد خانواده به معرفی اعضای خانواده ...
کلمبوس فیلمی از هاتف علیمردانی است. کارگردانی که با فیلم بخاطر پونه که البته فیلم متوسط رو به پایینی بود، امید به رشد کارگردانی قصه گو می داد که می تواند پله پله و فیلم به فیلم ضمن آموزش تکنیک از بستری مناسب،قصه پرورش دهد. از فیلم های متوسط و بدش بگذریم به فاجعه ای به اسم کلمبوس می رسیم!
از پوستر فیلم اینطور بر می آمد که با فیلمی کمدی مواجه ایم، با آن هانیه توسلیه عروس شده و خنده فرهاد اصلانی که پای ...
سیاستهای غلط ترامپ در قاب اشتباه پرده سینما
موج سینمایی دوباره در کشور راه افتاده که تداعی کننده فیلمهای شانه تخم مرغی دهه هشتاد شمسی است. تازه داشتیم از اینکه این پدیدهها فراموش شدند لذت میبردیم و آثار زیباتری را در سینمای کشور میدیدیم که واقعا برازنده نام فیلم سینمایی بودند تا اینکه نمیدانیم چه شد اما کارگردانان و بازیگران معروف کشور ناگهان جا زدند. فروش میلیاردی نهنگ عنبر بود یا هرچه که بود، سینمای کشور را با یک دنده عقب سریع به چندین سال قبل بازگرداند و کار به جایی رسید که آثاری چون واااای آمپول و دم سرخها هم اکران شدند. فروش نه چندان زیاد این دسته از فیلمها اما نشان داد که فرمول بساز بفروشی در سینمای کشور کمی تا قسمتی تغییر کرده و همین فرمول در فیلم کلمبوس، آخرین اثر هاتف علیمردانی هم استفاده شده است.
فیلمهای ...
موج سینمایی دوباره در کشور راه افتاده که تداعی کننده فیلمهای شانه تخم مرغی دهه هشتاد شمسی است. تازه داشتیم از اینکه این پدیدهها فراموش شدند لذت میبردیم و آثار زیباتری را در سینمای کشور میدیدیم که واقعا برازنده نام فیلم سینمایی بودند تا اینکه نمیدانیم چه شد اما کارگردانان و بازیگران معروف کشور ناگهان جا زدند. فروش میلیاردی نهنگ عنبر بود یا هرچه که بود، سینمای کشور را با یک دنده عقب سریع ...
حالا هر غلطی میکنید بکنید این ترویج اعتیاد و نمایش اون خیلی ریلکس چه کوفتی عه؟؟؟؟
بابا خجالت آوره سینمای قبل انقلاب و فیلم های فارسی که صحنه خانه های عفاف و ..... نمایش میداد ایراد میگیرید؟؟؟؟
اشتباه خانواده انها این بود که تمام زندگیشان را می فروشن تا در یک کشور غریبه زندگی کنن این کار انها باعث میشود که بزرگ خانواده شان را از دست بدهند و گربه ی خانگی شان بخاطر جا کردن یک مشت مواد مخدر و خفه شدنش موجب افسردگی انها میشود . یک خانواده ای که خانه میلیاردی شان را از دست می دهند و برای پولدار شدن باید از اول شروع کنن.
فیلمی خوش ساخت و عاری از هرگونه نقصی بود. فقط نمیدانم چرا عوامل فیلم برای فروش بیشتر ژانر فیلم را کمدی اعلام کردند در حالی که ژانر فیلم کاملا اجتماعی بود. کمدی با طنز تلخ فرق دارد. در هر حال مثل اینکه این کار کاملا نهادینه شده که عوامل فیلم، ژانر فیلم ها را برای فروش بیشتر کمدی اعلام میکنند در حالی که بعد از یکی دو هفته فروش فیلم، صدای مردم در میاد که فیلم اجتماعی است نه کمدی. اون وقت میان ژانر فیلم را عوض میکنند. کاری که در فیلم های اخیر مثل خانم یایا افتاد....