جستجو در سایت

  • محمدحسین لطیفی و علیرضا مظفری در پشت صحنه سریال «نردبام آسمان»
  • سریال «نردبام آسمان»
  • حسن پورشیرازی و علیرضا مظفری در سریال «نردبام آسمان»
4.7/10امتیاز سلام سینما
1387سال ساخت
tv_serialایرانی

نردبام آسمان

نردبام آسمان، زندگی غیاث‌الدین جمشید کاشانی، اخترشناس و ریاضی‌دان ایرانی را از زادروزش تا کشته‌شدنش را بازگویی می‌کند. او پسر مسعود طبیب است که به شدت بازیگوش و کنجکاو است در یکی از روزها با شیخ کاشان مجادله‌ای می‌کند که سبب می‌شود اهالی شهر وی را تعقیب کنند. او اتفاقی وارد گاری مالیات می‌شود و سپس به دست صفدر طرار می‌افتد و با زندگی واقعی دزدان آشنا می‌شود چند سال بعد اولین اثرش سلم السما را می‌نویسد و با قاضی زاده رومی ملاقات می‌کند همچنین مادرش می‌میرد و او به جرم همدستی با دزدان توسط داروغه کاشان دستگیر می‌شود. در یکی از روزها جادوگری به همراه دخترش آی بانو به کاشان می‌آید و خواستار دیدار با جمشید می‌شود حاکم کاشان هم با کلی اصرار راضی به دیدار آن دو می‌شود سپس آن جادوگر با حیله و کلک جمشید را آزاد می‌کند جمشید عاشق دختر جادوگر آی بانو می‌شود ولی در دام نقشه‌های جادوگر که با داروغه کاشان همدست است می‌افتد پسر حاکم که مهربان نام دارد طی یک توطئه نزدیک بود کشته شود که با رسیدن حاکم کاشان این توطئه شکست می‌خورد جمشید با خواهرزاده اش ویس ازدواج می‌کند و چند سال بعد کسوف را پیش‌بینی می‌کند او همراه پسرش، ویس، خواهرزاده اش معین الدین و مهربان راهی سمرقند می‌شود تا با الغ بیگ دیدار کند او به زودی مورد علاقه الغ بیگ قرار می‌گیرد و این سبب حسودی همسر الغ بیگ می‌شود او رصدخانه سمرقند را با همکاری الغ بیگ می‌سازد یکی از قبایل به الغ بیگ باج نمی‌پرداخت که با محاسبات جمشید مجبور به پرداخت باج شد یکی از رئیس‌های آن قبیله هوشمند کینه جمشید را به دل گرفت و خواست از او انتقام بگیرد. آی بانو برای قتل جمشید راهی می‌شود ولی جمشید دل او را بدست می‌آورد و او یکی از یاران جمشید می‌شود همسر جمشید ویس می‌میرد در یکی از روزها کاروانی از یک کشور اروپایی به سمرقند می‌آید و خانواده ای که در آن است مورد توجه الغ بیگ قرار می‌گیرند و معلوم می‌شود آی بانو به زبان آن‌ها آشنایی دارد و الغ بیگ از آی بانو می‌خواهد زبان آن‌ها را به او یاد بدهد و همسر الغ بیگ با همکاری وزیرش طرخان با هوشمند و قبیله اش متحد می‌شوند که جمشید را از سر راه بردارند جمشید یک کسوف دیگر را پیش‌بینی می‌کند بعد کسوف مورد محاکمه دینی قرار می‌گیرد او کم‌کم داشت کافر شمرده می‌شد که با آمدن صفدر ورق برگشت. هوشمند و طرخان به الغ بیگ می‌گویند جمشید قصد قتل شما را داشته و از طریق آی بانو می‌خواسته به این قصد برسد جمشید جیب یک درجه را محاسبه می‌کند و می‌خواهد راهی کاخ الغ بیگ شود که برادر زن الغ بیگ و طرخان با سربازها بر سر او می‌ریزند و او را در رمضان سال 832 می‌کُشند.

گالری تصاویر

اخبار