«کلوپ همسران» داستان سه مرد متمول و اصطلاحا «زن ذلیل»(!) را روایت میکند که برای فرار از دست همسرانشان به همراه یک خواننده زیرزمینی پاپ به جزیره کیش متواری شده و نقشه ربوده شدن خود را میکشند؛ غافل از آن که ماجراهایی پر پیچ و خم درانتظارشان است...
*** تماشای این فیلم به افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود ***
«کلوپ همسران» را می توان در رده ی B-movie های هالیوود قرار داد؛ آن دسته از فیلم هایی که به جهت سرگرمی ساخته می شوند و شاید ارزش هنری چندان بالایی نداشته باشند.
در وانفسایی که بسیاری از کمدی های این روزهای سینمای ایران و حتا جهان به سمت و سوی ابتذال پیش رفته اند و از مباحث مبتذل در جهت خنداندن مخاطب بهره می گیرند، آخرین ساخته مهدی صباغ سرشت می کوشد تا با حفظ و رعایت چارچوب های اخلاقی به همان مبحث همیشگی تقابل میان "زن و مرد" بپردازد.
فیلم شروع خوبی دارد. تقسیم درام به زندگی های سه زوج در ابتدای کار علاوه بر ایجاد یک موقعیت کمیک قابل بسط، واجد جذابیت دراماتیک نیز هست و می تواند تماشاگر را به تماشای ادامه ی فیلم ترغیب کند اما درام در میانه ی راه از نفس می افتد و فیلمنامه دچار مشکلات جدی میشود. درواقع فیلمنامه ی «کلوپ همسران» در آغاز، بستری را فراهم می کند تا درامی قصه گو و با قابلیت داستان پردازی شکل بگیرد اما فیلمنامهنویس در تکامل ساختار روایی مورد نظر خود دچار لکنت می شود و از بخش گروگان گیری به بعد عملاً دیگر حرفی برای گفتن ندارد!
وقتی درام، در داستانپردازی و پرداختن به عناصر مهم ساختاری خود حفره هایی پیدا می کند، سر و کله ی بخش های بی ربط آواز خواندن، حرکات موزون و شوخی های بی معنا و بی مزه در فیلم پیدا می شود و سکانسهای فیلم با موقعیتهای جغرافیایی و تصاویر و نماهای صرفاً خوش تصویر پر می شوند و درام به بیراهه می رود. درواقع کارگردان به جای ارائه ی منطق روایی متقاعدکننده، دست به حاشیه پردازی می زند و همین درگیر ساختن فیلم با زواید، علاوه بر کشدار کردن آن، درام را دچار شلختگی می کند.
این دسته از فیلم ها عموماً در طرح و پرداخت به ...
«کلوپ همسران» را می توان در رده ی B-movie های هالیوود قرار داد؛ آن دسته از فیلم هایی که به جهت سرگرمی ساخته می شوند و شاید ارزش هنری چندان بالایی نداشته باشند.
در وانفسایی که بسیاری از کمدی های این روزهای سینمای ایران و حتا جهان به سمت و سوی ابتذال پیش رفته اند و از مباحث مبتذل در جهت خنداندن مخاطب بهره می گیرند، آخرین ساخته مهدی صباغ سرشت می کوشد تا با حفظ و رعایت چارچوب های اخلاقی ...
نقد فیلم کلوپ همسران – داستان مردان زن ذلیل!
منبع: سایت ویجیاتو
https://vigiato.net/p/45195
«کلوپ همسران» آخرین ساخته مهدی صباغ زاده را با اندک جمعیتی که پراکنده در سالن سینما نشسته بودند دیدم، قلیل مخاطبانی که این تیپ آثار دقیقا همان چیزی است که میخواهند، با همان سلیقه و مذاق و با همان حس و حال جالب، فارغ از غوغای جهان نشسته بودند و به دنبال کمدی و لذت آن میگشتند، میخندیدند، نه چندان زیاد و متداوم، بلکه کوتاه و پراکنده، اما میخندیدند. برای بررسی این اثر کمدی در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
فیلم داستان سه مرد متاهلی است که باهم رفیق اند و شرایطی به نسبت شبیه به هم دارند، هر سه آنها در کار خود ...
منبع: سایت ویجیاتو
https://vigiato.net/p/45195
«کلوپ همسران» آخرین ساخته مهدی صباغ زاده را با اندک جمعیتی که پراکنده در سالن سینما نشسته بودند دیدم، قلیل مخاطبانی که این تیپ آثار دقیقا همان چیزی است که میخواهند، با همان سلیقه و مذاق و با همان حس و حال جالب، فارغ از غوغای جهان نشسته بودند و به دنبال کمدی و لذت آن میگشتند، میخندیدند، نه چندان زیاد و متداوم، بلکه کوتاه و پراکنده، ...
ما ایرانی ها به تازگی سبکی بوجود آوردیم که اسم اون سبک(کثیف) است. سبکی که بسیار آسان می تونی خودت بوجود بیاریش .جوری تو از ساخت فیلم لذت می بری و احساس می کنی که برای خودت یه پا کریستوفر نولانی.همون طور که به فیلم های نولان دقت کردید می فهمید نولان سعی می کند بهترین هارو به ما نشان دهد ولی کارگردانانی مثل ***سعی می کنند به ما فیلم هایی نشان دهند که ارزش دیدن ندارند (وقتی ذهن باز ندارید به هیج وجه فیلم و... بوجود نیارید)
اصلا لازم نبود تو فیلم به هم بگن تو گ** میخوری.اینقدر گوهر خیر اندیش تو این فیلم بد بازی کرد که امیدوارم هرچی طرفدار داره بپره.فیلم به ما خوش گذرانی ها آنها رو نشون می ده ,فیلمنامه نویس به این فکر نکرد مثلا افرادی هستند که حاضرن بخاطر یک تیکه نان هرکاری بکنن.هر آدمی خوش گذرانی آنها رو ببینه,قطعا دلش می خواد مثل آنها باشه.خداییش محمد رضا شریفی نیا بدترین بازیگره همش تو این فیلم تفریح هاشونو به رخ مردمیکشن.رضا شریفی نیا از همون ابتدا افتضا بازی می کرد, نمی دونم چی داره تو فیلم ها بهش اجازه بازی کردن میدن.
بسیار بد حیف از وقتی که صرف دیدن فیلم شد
فیلمنامه بدون محتوا داستان تکراری در عجبم چطور بازیگرها حاضر به بازی در چنین فیلمهایی میشن البته فقط برای پول و برای مخاطب ذره ای ارزش قائل نیستند
فیلم چیز خاصی نداره نه قصه داره نه شخصیت پردازی داره فقط یه سری حرف های رکیک به صورت طنز تو موقعیت میزنن که همه داخل سینما میخندن، شما میتونی بری کمی بخندی داخل سینما همین
سلام زياد جالب نيست و انقدر هم كمدي نيست وحركتهاي اقايان در فيلم مثل همه و بي ادبي در فيلم زياده از فحش تا بگير چيزهاي ديگه و لباس پوشيدن اقايان وخانمها