اتی (احترام) که خانواده ای فقیر دارد و از خانه گریخته، همراه با دوستانش خانه ای اجاره کرده، که اجاره آن را نپرداخته و صاحبخانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر که در یک بوتیک کار می کند، به بهانه دادن شلوار مورد علاقه اتی به او، سعی می کند که به او کمک کند...
«بوتیک» حمید نعمت الله را اگر بخواهیم درون سینمای خالق اش ارزیابی کنیم، دست کم از منظر پارامترهایی همچون انسجام و انضباط درام مرکزی، غنای درام و میزان همذات پنداری که درام می تواند از مخاطب جذب کند، شاید نتوان بهترین فیلم نعمت الله دانست. از منظر یک فیلم مستقل نیز فیلم نعمت الله، درام مرکزی پراکنده گو، نسبتاً شلوغ و حتی در برهه هایی دارای خلأ داستانی دارد که مخاطب را در تعقیب مستمر خط سیر داستانی، کم رغبت می کند. از منظر یک «فیلم اجتماعی» اما «بوتیک» نعمت الله مهمترین کارکرد روایی و نمایشی خود را ایفا می کند؛ شبیه همان کارکردی که فیلم «یک اتفاق ساده» سهراب شهید ثالث، در شکل گرفتن بخش پایین شهری سینمای اجتماعی دهه های 60 و 70 شمسی داشت؛ آن هنگامی که هر کدام از مایه ها و مسائل فیلم شهید ثالث، اعم از مادر مریض، مشق شب، موقعیت کودک در خانواده، نفهمیده شدن کودک در مدرسه، دست تنگی معیشتی و فقر مالی و قص علی هذا، در آینده هر کدام به تنهایی، مسائل مرکزی فیلم هایی مجزا را شکل دادند و سینمای اجتماعی ایران در مقطعی، مملو شد از آثاری با مایه ها و مسائل مذکور که یکی از متجلی ترین نمونه های آن، «بچه های آسمان» مجید مجیدی بود.
«بوتیک» حمید نعمت الله نیز در سینمای ایران، کارکردی مشابه در شکل گرفتن آثار نسل جدید سینمای اجتماعی ایران داشت؛ به این معنا که عناصر و مایه ها و مسائل این فیلم، اعم از دختر فراری عشق مهاجرت، تحصیل کرده ی بیکار یا دارای کار دون شأن خود، نیاز فوری و اورژانسی به تهیه ی پول در عین دست تنگی معیشتی و فقر مالی، صاحب کار فاسد، رفیق دارای بیماری ناعلاج، خانه مجردی گروهی و قص علی هذا، بعدها هر کدام به تنهایی، مسائل مرکزی آثار اجتماعی متعددی از سینمای ایران را شکل دادند؛ و شاید ...
«بوتیک» حمید نعمت الله را اگر بخواهیم درون سینمای خالق اش ارزیابی کنیم، دست کم از منظر پارامترهایی همچون انسجام و انضباط درام مرکزی، غنای درام و میزان همذات پنداری که درام می تواند از مخاطب جذب کند، شاید نتوان بهترین فیلم نعمت الله دانست. از منظر یک فیلم مستقل نیز فیلم نعمت الله، درام مرکزی پراکنده گو، نسبتاً شلوغ و حتی در برهه هایی دارای خلأ داستانی دارد که مخاطب را در تعقیب مستمر خط سیر داستانی، ...
من مجدد سال 1399 یعنی امسال این فیلم رو از قصد با دقت تمام تماشا کردم و می خوام به تماشاگر بگم که اینطور فیلم های خاص رو باید در تنهایی و سکوت بدون دورهمی و خوراکی خوردن ببینید تا بشه چیزی ازش فهمید. به حرکات نقش جهانگیر دقت کنید و خواسته هایی که در ذهنش هست. ببینید که چه پرداخت ظریفی از نقش یک ناجی داشته. بیان کردن معصومیت گلشیفته (اتی) بدون وجود دیالوگ های آماتور عوام فریبانه که قصد سوزاندن دل بیننده رو داره واقعاً قابل تحسین هست. هیچ صحنه ای از فیلم بنظر من اضافی نبود.