امیرعلی ابراهیمی روزنامهنگار کنارکشیده در خانه قدیمیاش همراه دخترش سارا که او هم روزنامهنگار است زندگی میکند. بازگشت مینو که روزگاری عاشق هم بودهاند و شنیدن حقایق درباره دلایل رفتن او، امیرعلی را مجاب به بازگشت دوباره و افشای اسراری میکند که بابت آنها خود را بازنشسته کرده. از سوی دیگر سارا که دل در گروی عشق سردبیرش دارد، راه و رسمی متفاوت از پدر برای زندگیاش انتخاب کرده است...
مهدی صباغ زاده از فیلمسازان فعال دهه ی شصت بعد از پنج سال فیلم، خانه کاغذی را ساخته فیلمی که انگار به نوعی ادای دین به دنیای مطبوعات و جامعه ی ژورنالیستی ست، قبل از اینکه به فیلم جدید صباغ زاده بپردازم باید به نکته ی مهم درباره ی کارنامه ی کارگردانی صباغ زاده اشاره کنم نگرش و نگاه فیلمساز ما از اولین فیلمش یعنی آفتاب نشین ها تا همین اثر آخرش به هیچ وجه تجاری نبوده و انگار صباغ زاده با یک دغدغه ی مهم فیلم می سازد به طور مثال اگر پنج سال هم فیلم نسازد حتما تهیه کنندگی یا نویسندگی می کند به همین دلیل سینمای صباغ زاده با یک نگرش مشخصی شکل گرفته که این سینما مخاطب های خاص خودش را دارد.
خانه کاغذی با همین نگرش ساخته شده فیلمی که می خواهد با قصه سرایی در فضای ملودراماتیک تماشاگر را با خود همراه کند اساسا این فیلم در بستر مناسبی با استفاده از چارچوب های ملودرام می خواهد چند فضا را درهم تلفیق کند اما خانه کاغذی رفته رفته به چند بستر تبدیل می شود بسترهایی که حتی باعث چرایی تماشاگر هم نمی شود انگار قرار است این فیلم به هر گونه یی تماشاگرش را با قصه سرگرم کند اما سرگرم کردن تماشاگر باید با منطق شکل بگیرد در خانه کاغذی با قصه یی مواجه ایم که هدفش و راهِ رسیدن به هدفش را نمی داند و حتی نمی تواند جایگاهش را در ژانر انتخاب کند زیرا فیلم گاهی سیاسی می شود گاهی اجتماعی گاهی عاشقانه و لطیف و گاهی شعار می دهد اساسا اصل موضوع و هدف در کلیت فیلم گم شده است پراکندگی موضوعی و پرداخت به خرده جزئیات بی ثمر فضای فیلم را بلاتکلیف کرده است امیرعلی ابراهیمی روزنامه نگاری که ده سال است دست به قلم نبرده حالا با بازگشت مینو دوباره دست به قلم می شود و با مدارکی که از عزیزالهی دارد درباره رانت و اختلاس این آدم ...
مهدی صباغ زاده از فیلمسازان فعال دهه ی شصت بعد از پنج سال فیلم، خانه کاغذی را ساخته فیلمی که انگار به نوعی ادای دین به دنیای مطبوعات و جامعه ی ژورنالیستی ست، قبل از اینکه به فیلم جدید صباغ زاده بپردازم باید به نکته ی مهم درباره ی کارنامه ی کارگردانی صباغ زاده اشاره کنم نگرش و نگاه فیلمساز ما از اولین فیلمش یعنی آفتاب نشین ها تا همین اثر آخرش به هیچ وجه تجاری نبوده و انگار صباغ زاده با یک دغدغه ی مهم ...
قهرمان پوشالی
امیر علی ابراهیمی خانه کاغذی می توانست قهرمانی برای نسل پا به سن گذاشته خود ،چراغ راهی برای نسلی که عطش قهرمان شدن را دارد ، باشد ومهم تر از آن به شخصیتی ماندگار در سینمای ایران تبدیل شود اما به بدترین شکل ممکن هیچکدام از این اتفاقات برایش نمی افتد. فیلم خانه کاغذی پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم عاشقانه سیاسی ماندگار را داشت که باز هم این اتفاق رخ نمی دهد . فیلم خوش ساخت مهدی صباغ زاده در کمال تاسف نه عاشقانه است نه سیاسی و هیچ چیزش عمق پیدا نمی کند . این فیلم داستان جذاب و پرکششی ندارد و نمی تواند مخاطب را با خود به خانه قدیمی امیر علی ببرد وبه همین دلیل مشخص است که حرف هایش در دل مخاطب راهی نمی یابد . فیلم یک ساعت تمام دور خودش می چرخد گاهی از عشق قدیمی می گوید، گاهی از روابط پرفرازونشیب ...
امیر علی ابراهیمی خانه کاغذی می توانست قهرمانی برای نسل پا به سن گذاشته خود ،چراغ راهی برای نسلی که عطش قهرمان شدن را دارد ، باشد ومهم تر از آن به شخصیتی ماندگار در سینمای ایران تبدیل شود اما به بدترین شکل ممکن هیچکدام از این اتفاقات برایش نمی افتد. فیلم خانه کاغذی پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم عاشقانه سیاسی ماندگار را داشت که باز هم این اتفاق رخ نمی دهد . فیلم خوش ساخت مهدی صباغ زاده در کمال تاسف ...
باقی ماندن در سطح
آخرین ساخته مهدی صباغ زاده ، هدف خود را مشخص نمی کند. در فیلم پر است از روایت های مختلف و به هم مرتبط. با فیلمی دغدغه مند مواجه هستیم. اما دغدغه اصلی کارگردان مشخص نیست. که دقیقا کارگردان می خواهد در نهایت به چه چیزی برسد؟ چه چیزی را میخواهد نشان دهد؟ فیلم پر است از قصه های متفاوت که بدلیل تعدد آنها ، همه در سطح باقی می مانند. و حتی این تعدد روایت ها و قصه ها به فضای فیلم هم ضربه زده است. فیلم بین سیاست و عشق گیر کرده و از یکی به دیگری پاس داده می شود. فیلم پر است از تناقض هایی که برای جواب دادن به آنها فقط از ارجاعات دیالوگی استفاده شده است. قصه های زیادی در فیلم روایت می شود که هر کدام هدف خودشان را دارند و فقط برای قصه دیگر سنگ اندازی می کنند. از طرفی ماجرا های سیاسی امیر علی و دخترش در ...
آخرین ساخته مهدی صباغ زاده ، هدف خود را مشخص نمی کند. در فیلم پر است از روایت های مختلف و به هم مرتبط. با فیلمی دغدغه مند مواجه هستیم. اما دغدغه اصلی کارگردان مشخص نیست. که دقیقا کارگردان می خواهد در نهایت به چه چیزی برسد؟ چه چیزی را میخواهد نشان دهد؟ فیلم پر است از قصه های متفاوت که بدلیل تعدد آنها ، همه در سطح باقی می مانند. و حتی این تعدد روایت ها و قصه ها به فضای فیلم هم ضربه زده است. فیلم بین ...
اگه حس یک فیلم ایرانی دیدن داشته باشی و توقع اتون در همین حد باشه ، فیلم خوبی عه!
ارزش 1 بار دیدن رو داره حداقل بخاطر پرستویی چون بازی قشنگه و مشکل دیگه بخاطر سناریو و فیلمنامه اس اگه باشه
نگاهم مدام روی ساعتم بود تا زودتر تمام شود. کند و بدون هیچ سوژه غافلگیرکننده. بازی آقای پرستویی شبیه بادیگارد بود. تینا پاکروان هم همون فیلمسازی کنه بهتره
وای که چه قدر تکراری بود. در حد سریالهای تلویزیونی بود. همه چیش بیشتر به ادا شبیه بود. هیچیش واقعی نبود. نمیتونم منظورمو درست بیان کنم ولی از آقای پرستویی انتظار داشتم توی کارهای بهتری بازی کنن