سعید برای فیلمبرداری از تظاهرات هفده شهریور ماه 1357 به میدان ژاله می رود. همسرش فاطمه با یکی از بستگانش به نام مریم در تظاهرات شرکت دارند. پس از درگیری و تیراندازی، سعید زخمی می شود و دوربینش را به فاطمه می سپارد. ثابت پور، مأمور ساواک، که شاهد ماجراست، برای به دست آوردن دوربین فاطمه را تعقیب می کند، اما فاطمه به خانه ای پناه می برد و دوربین را در آنجا امانت می گذارد. به ثابت پور دستور داده می شود که همچنان پیگیر ماجرا باشد و فیلم تظاهرات و کشتار را ضبط کند. سعید در بیمارستان فوت می کند و ثابت پور نیز که جستجوهایش در بیمارستان بی نتیجه مانده است به بهشت زهرا می رود. فاطمه و دوستش مریم که شوهرش را در مبارزه ی ضد حکومتی از دست داده، دوربین را پس می گیرند. ثابت پور به دلیل ناتوانی در انجام وظیفه خلع مقام می شود، اما با گزارش یکی از مأموران به فاطمه و مریم می رسد. او مریم را غافلگیر می کند و با شلیک چند گلوله او را از پا در می آورد و سرانجام فاطمه نیز ثابت پور را به قتل می رساند.