در سلامسینما جستجو کنید
فیلم سینمایی
از ۱ رای
-
جان برار از راه تهیه و فروش زغال خرج خانواده را تأمین می کند. او با اسبی که از پسر عمویش کرایه کرده زغال ها را به شهر می رساند. گوهر، همسر او، باردار است و احتیاج به عمل سزارین دارد، او فرزندش، اسماعیل، را در روستا باقی می گذارد تا از خانه و گاوشان مراقبت کند و خود با درشکه شبانه همسرش را به شهر می برد. به نیت آن که گاو را با اسب تاخت بزند، اسب را برای تأمین خرج عمل همسرش می فروشد اما در روستا، موقعی که اسماعیل در کلاس درس است، گاو طعمه ی خرس می شود. جان برار به روستا بازمی گردد و با شکایت پسر عمویش به زندان می افتد. با برخوردهای کدخدامنشانه ی اهالی جان برار آزاد می شود. با این شرط که بدهی اش را به اقساط بپردازد. جان برار که به تنهایی توان خرج و دخل خانه را ندارد اسماعیل را از رفتن به مدرسه بازمی دارد تا به او در کارهایش کمک کند. اما پس از آن که درمی یابد بازار فروش زغال رونقی ندارد، اسماعیل را به مدرسه می فرستد و خود به عنوان کارگر فصلی راهی شهر می شود.
کارگردان: خسرو معصومی
نویسنده: خسرو معصومی، عباس معروفی