راهی برای پول دارشدن، خسته از نگاه تحقیر آمیز دور و بری ها، احساس تباهی از کارکردن برای دیگران؛ این ها دلایلی است که سه نفر را به هم وصل کرده تا یک کار و کاسبی راه بیندازند.
سرگردان، مناسبترین واژهایست که بهگمانم برای این فیلم میتوان بهکار برد. در تمام این ۹۰دقیقه این سؤال مهم از ذهن میگذرد که برای چه؟ و چرا؟ و به چه اهمیتی داریم به تماشای این فیلم مینشینیم؟ پرویز شهبازی تا کجا میتواند این روند نزولی فیلمسازی را ادامه دهد؟ چه مسئله مهمی قرار است حل شود؟ و چرا هیچکدام از این شخصیتها و رفتارهایشان قابل درک نیستند؟ برای هیچیک از این سؤالها پاسخی پیدا نمیشود، زیرا فیلم و کارگردان زحمتی به خود ندادهاند تا گرهای را باز کنند. در رابطه با فیلمی که همه عناصرش مانند شخصیتهایش رها، بیفکر و بدون انسجام هستند، چیز زیادی نمیتوان نوشت.
هیچوقت نمیتوان با تهیه کنندهی خوب و انتخاب بازیگران بهنام و همچنین جمعآوری چهار، پنج قصهی نهچندان جذاب و چه بسا هزاربار گفته شده، فیلم خوب ساخت. ولی گویا این مدل فیلم ساختن چندسالیست به مذاق بسیاری از کارگردانان سینمای ما خوش آمده. گلهای نیست. بسازند و ادامه دهند و به ما ثابت کنند که آن فیلمهای خوب گذشتهشان (برای شهبازی فقط فیلم نخستش) اتفاقی بیش نبوده است.
سرگردان، مناسبترین واژهایست که بهگمانم برای این فیلم میتوان بهکار برد. در تمام این ۹۰دقیقه این سؤال مهم از ذهن میگذرد که برای چه؟ و چرا؟ و به چه اهمیتی داریم به تماشای این فیلم مینشینیم؟ پرویز شهبازی تا کجا میتواند این روند نزولی فیلمسازی را ادامه دهد؟ چه مسئله مهمی قرار است حل شود؟ و چرا هیچکدام از این شخصیتها و رفتارهایشان قابل درک نیستند؟ برای هیچیک از این سؤالها پاسخی پیدا نمیشود، ...
«طلا»ی کمعیار پرویز شهبازی
در نگاه کلی «طلا» فیلم کاملی به نظر میرسد؛ اثری قصهگو که میتواند بحران و تعلیق ایجاد کند، اما «طلا» حفرههای زیادی در فیلمنامه دارد که فیلمساز با شگرد و مهارت همیشگیاش آنها را پنهان کرده است.
قطعاً «طلا» از فیلم قبلی پرویز شهبازی یعنی «مالاریا» چند قدم جلوتر است، اما این فیلم نمیتواند چفت و بستهای منسجمی مثل «نفس عمیق»، «عیار ۱۴» یا «دربند» داشته باشد. شهبازی که بیشتر آن را فیلمنامه نویسی مستعد میدانیم در نگارشِ «طلا» کمی عجولانه عمل کرده به همین دلیل روند قصه و ایجاد بحران به هیچ وجه نمیتواند مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهد. با اینکه هسته مرکزی فیلمهای شهبازی جوانان هستند، اما چند جوان فیلم طلا به شکلی حیرت آور عقبافتاده و عقیم هستند، حتی تعلیقهایی که در ...
در نگاه کلی «طلا» فیلم کاملی به نظر میرسد؛ اثری قصهگو که میتواند بحران و تعلیق ایجاد کند، اما «طلا» حفرههای زیادی در فیلمنامه دارد که فیلمساز با شگرد و مهارت همیشگیاش آنها را پنهان کرده است.
قطعاً «طلا» از فیلم قبلی پرویز شهبازی یعنی «مالاریا» چند قدم جلوتر است، اما این فیلم نمیتواند چفت و بستهای منسجمی مثل «نفس عمیق»، «عیار ۱۴» یا «دربند» داشته باشد. شهبازی که بیشتر آن را فیلمنامه ...
تهی و بی عیار
این بار می خواهم بر خلاف رسم همیشگی ام در نگارش نقد، از فیلمنامه ی اثر شروع کنم و این حقیقت که نویسنده ی فیلمنامه و کارگردان یک نفر است، تعمیم نگارش اثر به سمت دوربینش را برای نگارنده ی این نقد راحت تر می کند.
چیزی که در فیلمنامه های قبلی آثار شهبازی به صورتی کمتر آشکار بود، فرمی از فیلمنامه است که شکلی نسبی از انتشار یک وضعیت و شکل گیری خطوطی دایره ای مانند را به دور هسته ی مرکزی یک موقعیت ارائه می دهد. این دقیقا فرمی است که فیلمنامه ی طلا به تمامی بر اساس آن بنا شده است. اساسا روند پیشروی درام در طلا بر پایه ی ساختن یک حالت به مثابه ی وضعیت است و منتشر شدن جریان های دوار که از این حالت یا هسته ی مرکزی نشات می گیرد. یعنی شکل روایت فیلم لزوما شروع از نقطه ی ((الف)) ...
این بار می خواهم بر خلاف رسم همیشگی ام در نگارش نقد، از فیلمنامه ی اثر شروع کنم و این حقیقت که نویسنده ی فیلمنامه و کارگردان یک نفر است، تعمیم نگارش اثر به سمت دوربینش را برای نگارنده ی این نقد راحت تر می کند.
چیزی که در فیلمنامه های قبلی آثار شهبازی به صورتی کمتر آشکار بود، فرمی از فیلمنامه است که شکلی نسبی از انتشار یک وضعیت و شکل گیری خطوطی دایره ای مانند را به دور هسته ی مرکزی یک موقعیت ارائه ...
فیلم قشنگی بود ارزش دیدن داره
بازیگرهای خوبی درفیلم حضور دارند که ارزش دیدنش رو افزایش میده
داستان و کشش و نکته های عاشقانه و علاقه مندی 2 سوژه اول فیلم هم قشنگ بود
بازی بازیگران و کشش فیلم برای تماشا هم بنظرم خوب بود
ی فیلمی در سبک لاتاری میشه گفت بود
یک فیلم عامه پسند هست
خیلی سر و ته نداشت، اما بازی ها خوب بود، فیلم کلیشه نبود. چیزی نبود که بگم شاهکار بود و به بقیه توصیه کنم ببینن، اما با دیدنش چیزی از دست ندادم
از اونا نبود که بگم حیف وقتی که بذارین و اینو ببینید.
در کل خوب بود
افتضاح کامل فیلم نامه.ده ها ایراد فیلم نامه و داستانی داشت.اتفاقات غیر منطقی و خنده دار.نگار بابای صراف میلیونر داره بعد با دوستاش سوپ فروشی میزنه؟بعد کدوم آدمایی که انقدر به هم بی اعتمادن و سریع دعواشون میشه زندگیشون رو میریزن وسط برا کاسبی؟کدوم بنگاهی تا دو طرف میشینن رو صندلی میگه خب من بنویسم قراردادو؟قاچاقچیا نگه میدارن طرف رو تا نفر آخر بعد ولش میکنن که بره که با تیر بزننش؟چرا همون اول کیفشو که تنها شد نگرفتن؟چرا بابای نگار باید زنگ بزنه به پدر بزرگه و بگه فلان جا من انقدر دلار دارم؟؟؟؟؟جوک کامل
نگارم که میگه من بچرو نگه میدارم تا تنها نباشم !!!!خیلی منطقیه.چرا فیلمنامه های ما اینجوری شده که تا 4 تا جوون میخوان زندگیشون رو بکنن تمام بلایای طبیعی و غیر طبیعی به صورت غیر منطقی رو سرشون باید خراب بشه؟
در مورد اینکه چارتا جوون میخوان زندگیشونو کنن و تمام بلاها سرشون میاد که متاسفانه خیلی هم منطقیه.
ولی در مورد دریا که میگه بچمو نگه میدارم، واقعا جوک بود. انگار خارجه! 😂
طلا فیلم بسیار خوبیه...کارگردانی بسیار خوب پرویز شهبازی فیلمنامه ی خوب و در نهایت بازی درخشان بازیگران...پرویز شهبازی اصولا استاد بازی گرفتن از بازیگراش هست...داستان فیلم تکراریه اما اونقدر خوب بهش پرداخته شده که باعث شده با یک فیلم تکراری رو به رو نباشیم...قطعا کسانی که سینمای پرویز شهبازی رو میشناسن از این فیلم خوششون میاد...داستان فیلم جوری بود که تا اخرین لحظات درگیرت میکرد و میخواستی بفهمی که چی شد...شخصیت ها جوری بودند که نمیدوستی که باید دلت براشوت بسوزه یا اینکه ازشون متنفر باشی...خیلی خوب مشکلاتی که جوانان با کم فکری خود درست میکنند رو به تصویر کشیده بود...همه میخوان به هم کمک کنند اما راهش رو بلد نیستند و راه غلطی رو در پیش میگیرند...در نهایت به نظرم سکانس نهایی فیلم از بهترین سکانس های فیلم هست..جایی که مخاطب از دید منصور راهی که باید طی کند رو میبینه این قسمت اوج کارگردانی پرویز شهبازی هست....فیلم یکی دو قسمت زائد داشت مثل اعتراض کارگران در ابتدای فیلم که ربطی به موضوع نداشت... فیلم بسیار خوبی بود...."طلا"
من خیلی خوشم اومد فیلمی رئال و جالبی بود که به شدت امروزی بود و داستان سر راست و ملموسی داشت من حتی از فیلم سرخپوست که اونم خوب بود بیشتر دوسش داشتم کلا فیلم های اقای شهبازی واقعا خوبه بعد از مالاریا که چندان دوست نداشتم این دوباره فیلم سرپایی ست
شاید این فیلم میتوانست خوب باشد و حتی یکی از مدعیان سیمرغ اما درجشنواره ی قبل نه دراین جشنواره که رقبای سختی مثل قصر شیرین سرخ پوست وقتی ماه کامل شد یا متری شیش ونیم دارد
موضوع هم خیلی ناب و دارای کشش نیست گرچه بازی هومن سیدی قابل تقدیر است
فیلمی بی محتوا با بازی های سطحی و سرد. هیچگونه جاذبه خاصی این فیلم ندارد. حیف اینهمه بازیگر خوب در این به ظاهر فیلم. اصلا وقت خود را صرف دیدن این فیلم نکنید