فقط یک فیلم پنج دقیقهای میخواستم تا بعدا بتونم از زنم و دخترم دفاع کنم، ولی امونم ندادند... صدای آژیراشون داره نزدیکتر میشه... الان مثل مور و ملخ میریزن اینجا...
جرمی به رنگ و لعاب آژانس شیشهای!
صدای خنده دخترانهای که توی مخت میرود و فکر میکنی با فیلمی در حد عصرهای جمعه شبکه یک طرفی، اما در کمتر از یک دقیقه، با نمایی هوشمندانه و اتفاقی غیرقابل پیشبینی شکه میشود. مردی مسن به زنی با حجاب چادر توهین میکند ولی قضیه به همینجا ختم نمیشود، تعقیب و گریز و خشونتی که از پشت شیشه ماشین زن شاهدش هستیم نفس را حبس میکند.
شروعی نفسگیر با نماهایی بسته و هوشمندانه و موسیقی تاثیرگذار و بهجای حبیب خزائیفر،و نقطه ی اوج آغازینی که هنوز تمام نشده. زن میگریزد و به مرد-امیر با بازی مهدی زمینپرداز- میرسد، و اینجاست که پس از این همه کشمکش تلاقی آغاز میشود.
«دیدن این فیلم یک جرم است» از کارگردانی که کارنامهای نه چندان شناخته شده دارد، فیلم عجیبیست، یک آژانس شیشهای امروز با سکانسهای نفسگیر حاتمیکیایی که به حق با دیالوگهایی مناسب و بهجا و فرمی که به سینمای مدرن تنه میزند، درگیرت میکند.
میزانسهایی در عمق با دوربینی که همراه شخصیتهاست و جغرافیا را بدون تاکید روی المانهای آشنای مخاطب از طبقه خاص قهرمان به درستی میسازد، و قصهای که شاید گفتنش جسارتی به قدرت حوزههنری میخواهد، فیلم رضا زهتابچیان را میسازد. فیلمی که به نظر فرمولی مشخص از آژانس شیشهای را دنبال میکند، بهانهای برای شروع، درگیری، صحنه آهسته گرفتن اسلحه و گروگانهایی که اینبار محکومند نه شاهد!
فیلم در ادعای خود موفق است، حرفهایش را بیپرده میزند و کارگردانی روان و سیالش هرچه میخواهد از تماشاگر میگیرد، از تشویقهایش روی دیالوگهای طعنهوار تا سکوت و لبگزیدنش روی صحنههای پایانی و لذتش از قدرت سرداری که با شمایلش «سردار سلیمانی » را به یاد میآورد.
فیلم با تمام هنرنماییاش ...
جرمی به رنگ و لعاب آژانس شیشهای!
صدای خنده دخترانهای که توی مخت میرود و فکر میکنی با فیلمی در حد عصرهای جمعه شبکه یک طرفی، اما در کمتر از یک دقیقه، با نمایی هوشمندانه و اتفاقی غیرقابل پیشبینی شکه میشود. مردی مسن به زنی با حجاب چادر توهین میکند ولی قضیه به همینجا ختم نمیشود، تعقیب و گریز و خشونتی که از پشت شیشه ماشین زن شاهدش هستیم نفس را حبس میکند.
شروعی نفسگیر با نماهایی بسته و هوشمندانه ...
بازی گیشه ای با اِلِمانهای ارزشی_سیاسی
یک بازی بودار با المانهای سیاسی
"دیدن این فیلم جرم است" یک درام سیاسی گروگانی و دلهره آور ایرانی با دیالوگ های حساب شده و شخصیت پردازی خوب است. ماجرایی جذاب درکنار بازی ها حساب شده و باور پذیر تجربه ی بیادماندنی از دیدن فیلم در ذهن مخاطب عام ته نشین خواهد کرد. اما این نتیجه گیری برای مخاطب خاصتر زیاد قابل استناد نیست.
استفاده از فرمول تحریک احساسات ملی با استارت غیرتمندی و ناموس پرستی همیشه با جذب مخاطب عام و گیشه فعال همراه بوده است. فیلم چیزی بین لاتاری و بعدظهر سگی و آژانس شیشه ای در زمان حاضر است. فیلم از امتیازبالایی در استفاده آزادانه از آیتم هایی دارد که احتمالا کوچکترین آنها در فیلمهای دیگر باعث لغو مجوز میشد. منطق حمله به سفارت، ...
یک بازی بودار با المانهای سیاسی
"دیدن این فیلم جرم است" یک درام سیاسی گروگانی و دلهره آور ایرانی با دیالوگ های حساب شده و شخصیت پردازی خوب است. ماجرایی جذاب درکنار بازی ها حساب شده و باور پذیر تجربه ی بیادماندنی از دیدن فیلم در ذهن مخاطب عام ته نشین خواهد کرد. اما این نتیجه گیری برای مخاطب خاصتر زیاد قابل استناد نیست.
استفاده از فرمول تحریک احساسات ملی با استارت غیرتمندی و ناموس ...
کپی ضعیف از آژانس شیشه ای
بسیاری دیدن این فیلم جرم است را سیاسی ترین فیلم دهه نود می دانند. ساختن سیاسی ترین فیلم دهه نود به طور حتم کار سختی است و نقد کردن آن، سخت تر. اگر کارگردان و تهیه کننده ای جرات ساخت این فیلم را داشته باشند پس منتقد نیز باید جرات به خرج دهد و فیلم آنها را به بوته نقد بکشاند. جذابیت فیلم پیش از نمایش آن و با شنیدن نام فیلم شروع می شود. سوژه فیلم و قصه یک خطی آن نیز جذاب است.
یک پیرمرد دو تابعیتی در حالت مستی به یک زن محجبه تعرض می کند و جنین درون رحمش را به قتل می رساند. همسر زن، فرمانده یک پایگاه بسیج است و وقتی متوجه میشود حامیان بانفوذ این پیرمرد قرار است او را از چنگ قانون برهانند، خود دست به اسلحه می شود و تلاش می کند حقش را بگیرد. نقد هر فیلمی از فیلمنامه و قصه شروع می شود ...
بسیاری دیدن این فیلم جرم است را سیاسی ترین فیلم دهه نود می دانند. ساختن سیاسی ترین فیلم دهه نود به طور حتم کار سختی است و نقد کردن آن، سخت تر. اگر کارگردان و تهیه کننده ای جرات ساخت این فیلم را داشته باشند پس منتقد نیز باید جرات به خرج دهد و فیلم آنها را به بوته نقد بکشاند. جذابیت فیلم پیش از نمایش آن و با شنیدن نام فیلم شروع می شود. سوژه فیلم و قصه یک خطی آن نیز جذاب است.
یک پیرمرد دو تابعیتی ...
حتمنفیلم رو ببینید
فیلم خروج هم ببینید
بعداز فیلم خروج ،انسان حس میکنه استقامت باعث پیروزی میشه و هرچه فیلم جلوتر میره آدم قدرت پیدا میکنه ،منتها در این فیلم ببیننده فقط لجش در میاد و حس اثر گذار بودنش رو از دست میده ،در واقع انتهای فیلم میتونست خیلی بهتر تموم بشه
خوشحال شدم از دیدن اینکه یک سینماگر جرات کرده کلیشه های سیاسی رو با حرف حساب بریزه دور!
بعد از مدتها احساس کردم ارزششو داشت ، 90 دقیقه وقت گذاشتم برای یه فیلم.
دست مریزاد به دست اندرکاران فیلم ، بازم از این فیلما بسازید.
با سلام
فیلم اصلا حرف مردم نیست و یک آتش به اختیار بسیجی است که زنش مورد آزار و اذیت یک شهروند انگلیسی شده در جایی جای فیلم دست به اسلحه بسیجیها را میبینیم که برای گرفتن حق قلم اثر ندارد بلکه اسلحه است میتواند بطور جد راه حل باشد چنانچه میبینیم با گرفتن اسلحه تمام ارگانها سراسیمه برای بحرانی نشدن اوضاع در صحنه حضور پیدا میکنند حتی در جایی مامور اطلاعاتی با فحش دادن به فرمانده بسیجی نگاه سازمانیش را به نمایش می گذارد و میبینیم که بازهم گارگردان بسیج را پاکترین ارگان نظامی در میان تمام ارگانها میداند.
این فیلم نشان دهنده این موضوع بود که در کشور ما هر مقامی نگران موقعیت خویش است تا کشور
لذا قانون را از دیدگاه خود و منافع خود تعبیر و اجرا میکند
متاسفانه نشان دهنده این است که کشور ما کماکان دست نشانده انگلیس و امریکا هستند و بنابراین دنبال منافع انها در داخل کشور هستند
تا زمانیکه سیاستمداران دنبال منافع خویش هستند کشور کماکان همچنین خواهد بود
سلام من محمدرضا کامیاب منش هستم من خودم فرزند یکی از بازیگران فیلم دیدن این فیلم جرم است هستم نظرم اینه که فیلم هیجان انگیزی بود واقعیت های زندگی رو توی این فیلم گزاشتم درسته فیلم پخش نشده ولی من 100دفه دیدم و همشه هیجان داشت ممنون
فیلمی پر از هیجان که من رو پای تلویزیون میخکوب کرد تا انتهای فیلم .. البته کاستی هایی داشت که به خاطر حرف های مهمی که توی فیلم بود و بدون ترس دیالوگ های فراتر از حد تصور در فیلم های ایرانی رو شاهد بودیم.. اینکه در همه جهات خوب و بد هست و هر طرفی هم که باشی باز هم ممکنه نظرات 180 درجه با هم فرق داشته باشن.
بسیار بسیار لذت بردم از فکر وفهم زیبا دراین فیلم
نمایشی زیبا بود از غیرت و مردانگی که این روزها به ندرت در فیلم ها دیده میشود و در واقع تبریک به شعور و درک بالای کارگردان و نویسنده این فیلم
نکته قابل تامل !
از بین همه صنف هایی که در فیلم نقش ایفا میکنند(سپاهی،نیروی انتظامی،بسیجی،دولتی،روحانی و ....) تنها صنفی که همه بازیگران آن صنف ،نقش منفی در فیلم دارند، صنف روحانیت است!! طلبه بسیجی، روحانی شاغل در دستگاه حکومت و مرجع تقلید هر سه نقش منفی در این فیلم دارند برخلاف دیگر نقش ها که بعضا یا اصلا بازیگر نفش منفی ندارند،مانند سپاه پاسداران ،یا اگر دارند نقش مکمل مثبت هم دارند مانند صنف بسیجیان!! بهمین خاطر بنظر بنده اصلا این فیلم قابل مقایسه با آزانس شیشه ای نیست
با تشکر
به شدت شعاری و حال بهم زن و تهوع آور فیلمساز بهتر بود یه برنامه ترکیبی به نام میزگرد سیاسی با دعوت چند کارشناس میساخت مینشستن در مورد پروژه نفوذ ساعتها بحث میکردند نیازی به ساختن فیلم سینمایی نبود تو هزینه ها هم صرفه جویی میشد قضیه لو رفتن فیلم هم فقط برای اینه که همه مردم فیلمو ببینن چون میترسیدن با اکران فیلم کسی نره فیلمو ببینه برای تحمیل نظره خودشون به مردم دست به چه کارهای میزنن تف به شرف نداشتتون
اونایی که میترسن مردم بفهمن چه بیسواد ها و نادان هایی در پستهای بالای مدیریتی جای ناحق نشستن و اهرم فشارشون دست دشمن هست دوسال تلاش کردن نذارن این فیلم پخش بشه ولی خدا خواست و این یکی از دستشون در رفت.. هرچند معلوم نیست چقدر از فیلم رو حذف کردن؟
فیلمی بسیار خوب که به یکی از موضوعات بسیار مهم و بحث برانگیز جامعه و سیاست ما می پردازد و آن هم تقابل بین بحث غیرت ملی و منافع ملی است. دوستان دیگر این فیلم را با آژانس شیشه ای مقایسه کرده اند که به نظرم تا حدی هم درست است. خود من احساس کردم تمام تماشاگران با سلیقه های متفاوت کلیت فیلم را دوست داشتند منتهی خب به دلیل وجود جو شبه روشنفکری که در طبقه متوسط کم هوش و تقلیدگرای ایرانی وجود دارد و اصولاً یحث غیرت و تعصب ملی در آن جایی ندارد خیلی از تماشاگرها علاقه شان به این فیلم را بر زبان نمیآورند.
این فیلم به نوعی آژانس شیشه ای زمانه خودش است. یک طرف بسیجی آتش به اختیار داریم، یک طرف آقازاده گردن کلف و یک طرف سیاست مداران و کله گنده های مدیریت بحران که ظاهرا سعیشان حفظ امنیت ملی است. در این میان کارگردان سعی کرده جانب داری نکند اما نمی توانم بگویم موفق هم بوده! نام فیلم هوشمندانه انتخاب شده چون این میان فیلمی گرفته میشود که دیدنش جرم است. و در آخر، ساختار فیلم بی ایراد نیست ولی پایان جذابی دارد.
فیلم قشنگ و زیبایی بود. نمیدونم چرا امتیازش پایینه ولی به نظرم جزو بهترین فیلمهای جشنواره امساله. از شروع فیلم مخاطب رو به دنبال خودش میکشونه تا آخر فیلم که خیلی خوب تموم میشه. این فیلم حرفهای زیادی داره و مطمئن باشید از دیدنش اذیت نمیشید. توصیه میکنم ببینید. شاید در اکران سراسری دچار مشکل پخش یا سانسور بشه
این فیلم قطعا یکی از 5 قیلم برتر جشنواره 37 ام است ، شما در این فیلم با یک موضوع به روز سرکار دارید . موضوعی که این روزها همه با آن درگیریم و از آن رنج میبریم. در خرج کردن دیالوگ های انتقادی هیچ خساستی به خرج داده نشده . پایان فیلم به نفع هیچ سازمان ، نهاد ، حزب و هیچ جای دیگر تمام نمیشود این فیلم برای مردم ساخته شده است و در پایان فیلم به نفع مردم تمام میشود . قرار نیست قلاده های طلا را دوباره ببینید . این فیلم شروعی تازه از یک حرکت بزرگ در جامعه است. پس از گذشت دقایق اولیه فیلم حتما به خودتان خواهید گفت "ازسوره بعیده همچین فیلمی بسازه" . این فیلم در به تصویر کشیدن چهره واقعی نهادهای مخلتف و افشا کردن ما وقع زیر پوست شهر با امکانات محدود و محدودیت هایی که کارگردان داشته کاملا موفق عمل میکند. در زمان تماشای این فیلم مردم بیش از 8 بار دست زدن . درصورتی که در هیچ یک از 33 فیلم حاضر در جشنواره این اتفاق نیافتد. تماشای این فیلم علاوه براینکه جرم است تماشای آن در زوهای باقی مانده از جشنواره نیز به شدت توصیه میشود.
یه فیلم با دیالوگهای خوب که تا حدودی کاری به چپ و راست نداره و هر دو طرف رو نوازش میکنه. البته مقدار کمی. هنوز خیلی راه داریم که بتونیم فیلم های انتقادی از این دست بسازیم