رُما در سطح همگانی مسیری پیش میگیرد که اولاً داستانکهاش در کلیگوییترین حالت، و ثانیاً با استفاده از نمادگرایی و ثالثاً طراحی صحنهها به شکل هندسی، منظم و جزئینگر، عواطف شخصی فیلمساز را به احساسی عوامانه تبدیل کرده، و رابعاً بستر تاریخی آمریکای شمالی در دهۀ هفتاد به تشدید القای این احساس بیفزاید؛ حسی که از مسیر نوستالژی -ناخواسته- به آسیبشناسی برخی مسائل اجتماعی دست مییابد، و آیا این یک توفیق محسوب میشود؟
آغاز و پایان -با نقشمایهای از گذر هوانورد که دور میشود به مقصدی نامعلوم- در هم تنیده و به هم پیوند خورده است: در آغاز، انعکاس پرواز هواپیماست و تداعی مفهوم «ترک گفتن» -بر زمین خانهای در محلۀ «رُما»، و در انتها ترک گفتن خانواده توسط پدر که به واقعیت میپیوندد، و این موقعیت؛ این سفرِ غمانگیز، بستر روایت داستانِ خادمهای میشود -او هم درگیر «سفر گفتن»، و انتظار کشیدن مسافری که به مقصد نمیرسد -کودکی که مُرده به دنیا میآید، و از این روی، مایۀ رُما «سفر» است. یکی میسفَرَد و خانه و خانواده را ترک میکند نه به قصد مقصدی معلوم که قصد، خودِ سفر است (تکرار گذر هواپیما رسانای چنین حسی است) و یکی در سفر نُه ماههاش برای همیشه خواهد ماند، و داستان نه دربارۀ مسافران که دربارۀ منتظران است، و رُما در پیرنگ جانبی به همسری میپردازد -مادر چهار فرزند- و در پیرنگ اصلی داستانِ خادمه است که هر دو در تاب آوردن «سفر» ِ دیگری وجه اشتراک دارند: نگاه کنید به فصل واپسین که هر دو از پشت شیشۀ ماشین، حسرتوار به جاده مینگرند. ضمن اینکه هر دو در لحظهای یکسان، به درک نسبیِ جایگاه «مادر» دست یافته و مفهوم مادرانهگی را دریافت و نقش مادر به مثابه تکیهگاه را به خوبی ایفا میکنند: در یکی از صحنههای ...
رُما در سطح همگانی مسیری پیش میگیرد که اولاً داستانکهاش در کلیگوییترین حالت، و ثانیاً با استفاده از نمادگرایی و ثالثاً طراحی صحنهها به شکل هندسی، منظم و جزئینگر، عواطف شخصی فیلمساز را به احساسی عوامانه تبدیل کرده، و رابعاً بستر تاریخی آمریکای شمالی در دهۀ هفتاد به تشدید القای این احساس بیفزاید؛ حسی که از مسیر نوستالژی -ناخواسته- به آسیبشناسی برخی مسائل اجتماعی دست مییابد، و آیا این یک توفیق ...
مهندسی فیلم و تبعات آن
اوّلین اکران «رُما» در جشنوارۀ فیلم ونیز بود که با استقبال بینظیر منتقدان و هیئت داوران روبرو شد. منتقدان آن را یک شاهکار نامیدند و هیئت داوران نیز جایزۀ اول خود، شیر طلایی، را به فیلم جدید «آلفونسو کوآرون» دادند. البتّه این تمام حواشی اکران رما در ونیز نبود. در بخشی از کنفرانس مطبوعاتی فیلم، کوآرون مجبور شد از سرمایهگذاریِ نتفلیکس سخن بگوید؛ سخنانی که بیش از هر چیز، عدم اکران فیلم بر روی پردههای سینما را قصد داشت، توجیه کند.
از این سخنان حاشیهای بگذریم- که البتّه استثنائا در اینجا این بحثهای حاشیهای مهمتر است!- احتمالا خیلی از افراد کوآرون را با فیلم «جاذبه» به یاد بیاورند. فیلمی که در سال ۲۰۱۳ توانست در مراسم اسکار به جوایز مهمّی دست پیدا کند. این پیشزمینۀ ...
اوّلین اکران «رُما» در جشنوارۀ فیلم ونیز بود که با استقبال بینظیر منتقدان و هیئت داوران روبرو شد. منتقدان آن را یک شاهکار نامیدند و هیئت داوران نیز جایزۀ اول خود، شیر طلایی، را به فیلم جدید «آلفونسو کوآرون» دادند. البتّه این تمام حواشی اکران رما در ونیز نبود. در بخشی از کنفرانس مطبوعاتی فیلم، کوآرون مجبور شد از سرمایهگذاریِ نتفلیکس سخن بگوید؛ سخنانی که بیش از هر چیز، عدم اکران فیلم بر روی ...
کوارون استاد قصه گویی است
ترجمه اختصاصی سلام سینما
پس از اثر بی نظیر او یعنی «جاذبه» که فیلم افتتاحیه ی جشنواره ی ونیز در سال 2013 بود ، «آلفونسو کوارون» هم مثل شخصیت اول فیلمش یعنی «ساندرا بولاک» نیاز داشت تا به زمین برگردد. او با جدیدترین اثرش یعنی فیلم «رم» از سال های پایانی دهه 70 میلادی تا تابستان 1971 به مکزیک بازگشته است. تصویری از یک خانواده متوسط به بالا از زاویه ی دید «کلئو»(یالیتزا آپاریچیو) می بینیم ، او کسی است که به میراث تاریخی مکزیک اهمیت زیادی می دهد و خود را خدمتگذار آن می داند و ان قدر زمان خود را صرف آن می کند که شاید وقتی برای تمیز کردن حیات خانه اش نداشته باشد. اولین چیزی در فیلمبرداری فاخر سیاه و سفید فیلم می بینیم ، آب و کفی است که در حال شستن کف زمین است و در آن سایه ...
ترجمه اختصاصی سلام سینما
پس از اثر بی نظیر او یعنی «جاذبه» که فیلم افتتاحیه ی جشنواره ی ونیز در سال 2013 بود ، «آلفونسو کوارون» هم مثل شخصیت اول فیلمش یعنی «ساندرا بولاک» نیاز داشت تا به زمین برگردد. او با جدیدترین اثرش یعنی فیلم «رم» از سال های پایانی دهه 70 میلادی تا تابستان 1971 به مکزیک بازگشته است. تصویری از یک خانواده متوسط به بالا از زاویه ی دید «کلئو»(یالیتزا آپاریچیو) می بینیم ، او کسی است ...