کینهها در ایرلند به آسانی بخشوده نمیشوند
ترجمه اختصاصی سلام سینما
معمولاً فیلمها عشاق را از یکدیگر دور نگاه میدارند تا مخاطب را قانع کنند که آنها به هم تعلق دارند و مخاطب را تشنهی بهم رسیدن آنها میکند. اما «آویشن کوهستان وحشی» شاید اولین فیلمی باشد که هیچ مانعی در داستان آن بر سر راه عشاق نیست یا اگر هم مانعی وجود دارد، به وضوح به مخاطب معرفی نمیشود. «رزماری مالدون»(امیلی بلانت) زیباست. «آنتونی رایلی»(جیمی دورنان) زیباست. این دو همسایهی ایرلندی در زمینهای کشاورزی همجوار بزرگ شدهاند. در سکانس افتتاحیه فیلم که با روایتی به سبک روزی روزگاری از نگاه پدر «آنتونی» یعنی «تونی»(کریستوفر والکن) در همان دقایق اول فیلم به همه ثابت میشود که این دو نفر برای یکدیگر ساخته شدهاند اما هنوز هم یک زوج نیستند.
«جان پاتریک شنلی» این فیلم را با اقتباس از نمایشنامهی برندهی جایزهی تونی خودش به نام «برون از مولینگار» ساخته است. او فیلمی ساخته است که خیلیها از آن لذت خواهد برد ولی در عین حال نیز بسیاری از درک آن عاجزند. دیالوگی که آنتونی در پیشپردهی فیلم رو به آسمان میگوید:«مادر طبیعت! برای چه مرا ساختهای؟» هیچ کمکی به فیلم نمیکند و اساساً فیلم نیز برای پاسخ دادن به این سوال ساخته نشده است. رزماری، آنتونی را تحسین میکند اما آنتونی شخصیتی دمدمی مزاج دارد. «زیگموند فروید» دربارهی ایرلندیها میگوید:«آنها نژادی هستند که روانکاوی هیچ استفادهای بر روی آنان ندارد».
آنتونی همجنسگرا نیست و بجز رزماری تنها یک دختر دیگر در زندگی او وجود داشته است. یک دختر فراموششدنی به نام «فیونا» که همه چیز دربارهی رابطهی آنها به دوران کودکی برمیگردد. رقابت رزماری با فیونا برای رزماری بسیار سخت بود اما او آنقدر شیفتهی آنتونی است که ...
ترجمه اختصاصی سلام سینما
معمولاً فیلمها عشاق را از یکدیگر دور نگاه میدارند تا مخاطب را قانع کنند که آنها به هم تعلق دارند و مخاطب را تشنهی بهم رسیدن آنها میکند. اما «آویشن کوهستان وحشی» شاید اولین فیلمی باشد که هیچ مانعی در داستان آن بر سر راه عشاق نیست یا اگر هم مانعی وجود دارد، به وضوح به مخاطب معرفی نمیشود. «رزماری مالدون»(امیلی بلانت) زیباست. «آنتونی رایلی»(جیمی دورنان) زیباست. این دو همسایهی ...