ضيافت غم بار، به وقت نهار
ايده ي ناب و دردناك وقت نهار بيش از آنكه وامدار فيلمهاي بلند پايين شهري تكراري اين روزهاي سينماي ايران باشد، نشات گرفته از ذهن ايده پرداز و خلاق جواني است كه عمق درد و اندوه را در فضايي رئال به نمايش گذاشته و با فيلمي 15 دقيقه اي تلاشي بنيادين براي آگاه سازي خطري دهشناك كه گريبان گير نسل زخم خورده و آسيب پذير اين جامعه است را به سرانجام رسانيده است. در ساختار، وقت نهار از تكنيك مك گافيني در قالب تشخيص هويت استفاده كرده و شيوه ي معماگونه خود را به گونه اي پيش برده كه تشخيص ادامه ي داستان فيلم را براي بيننده غيرممكن كرده و تاثير شوك رويارويي با واقعيت تلخ پيش آمده را در ذهن و روان بيننده باقي گذاشته است. در اين فيلم با بهره گيري از نماهاي بلند و پلان هاي نفس گير و با كمك حذف نماهاي بصري نه چندان پراهميت و با كمك بازي درخشان خورشيد چراغي پور، فرم، اهميت ساختاري خودش در اجرا را از دست ميدهد و دكوپاژهاي دقيق عليرضا قاسمي هرچه از فيلم ميگذرد، به عنوان شخص سومي ناظر، بيشتر ما را به دنياي دختر بخت برگشته ي مستاصل نزديك تر ميكند. كارگردان به دور از تكلف و پيچيدگي، از شيوه اي كلاسيك در پيش برد داستان فيلم بهره ميگيرد و تا واپسين دقايق نفس گير سكانس سردخانه و به يكباره، تفكري جديد را از زندگي و شرايط دختر به مخاطب مي فهماند و او را براي رويارويي وي با مردي كه بيرون از بيمارستان انتظارش را مي كشد آماده ميكند.
داستان تيره و تراژدي غم بار وقت نهار، بارديگر تاييدي بر واقعيت اهميت فيلمنامه به عنوان هسته ي مركزي فيلمهاي كوتاه است و براي چندمين بار بر اين نكته كه حضور بازيگران معروف و تجهيزات سينمايي پيشرفته نميتواند دليلي براي موفقيت فيلم در عرصه هاي جهاني باشد صحه گذاشته است.
ايده ي ناب و دردناك وقت نهار بيش از آنكه وامدار فيلمهاي بلند پايين شهري تكراري اين روزهاي سينماي ايران باشد، نشات گرفته از ذهن ايده پرداز و خلاق جواني است كه عمق درد و اندوه را در فضايي رئال به نمايش گذاشته و با فيلمي 15 دقيقه اي تلاشي بنيادين براي آگاه سازي خطري دهشناك كه گريبان گير نسل زخم خورده و آسيب پذير اين جامعه است را به سرانجام رسانيده است. در ساختار، وقت نهار از تكنيك مك گافيني در قالب ...