داش آکل نداریم
بعضی از داستان ها هرگز در قالب دیگری موفقیت اولیه خود را به دست نخواهند آورد چه «داش آکل» کیمیایی باشد و چه داش آکل محمد عرب . داستان کوتاه در ابتدایی ترین فرض سینمایی خود باید به یک فیلم نامه بلند نود دقیقه ای تبدیل شود تا چرخه روایت به طور جامع و مانع در آن شکل گیرد . متاسفانه آنچه صنعت فیلم سازی در ایران را از سینمایی بودن دور می کند برداشت های بد از داستان های خوب است که این داستان ها در عین دراماتیک بودنشان توانایی تجزیه شدن به مدیوم سینما را ندارند و چه بدتر که شکل کمدی گونه ای به آنها ببخشیم و ساختمان عینی و ذهنی نویسنده را دگرگون کنیم .
*سینمایی که داش آکل ندارد
سینمای ایران سینمای مردانه ای نیست . مسعود کیمیایی خیلی تلاش کرد تا سینمایی مردانه بسازد ؛ او از معرفت و غیرت و بزرگی صحبت کرد اما صرفا چهره ای پوشالی از این جامعه به مخاطبان حریص ایرانی برای تماشای چنین آثاری نشان داد . در حال حاضر ما با چهره ای از مردانگی در جامعه فئودالیته و سنتی خود در سینما مواجه هستیم که کمترین سایق های ارزشی سینمایی را حفظ نکرده و به طور پویایی در حال ضربه وارد کردن به بدنه ادبیات فارسی است . داش آکل محمد عرب اگر چه مهران غفوریان ، حسین یاری ، محمد رضا شریفی نیا و ... را برای رفع نیاز مالی خود دارد اما هرگز نمی تواند با این بازیگران شناخته شده قصه ای را روایت کند که عمیقا نیاز به فرم و محتوایی وابسته به تاریخ دارد . در واقع شخصیت داش آکل در فیلمنامه این اثر به طور مضحکی از ارزش های اجتماعی اش کاسته شده و به صرف این شعار که طنز می تواند معنا را بهتر به مخاطب منتقل کند ریشه های روانی شخصیت از بیخ کنده شده اند . دیالوگ ها که شدیدا نیاز به امروزی شدن دارند به طرز فزاینده ای رو به زوال ادبی ...
بعضی از داستان ها هرگز در قالب دیگری موفقیت اولیه خود را به دست نخواهند آورد چه «داش آکل» کیمیایی باشد و چه داش آکل محمد عرب . داستان کوتاه در ابتدایی ترین فرض سینمایی خود باید به یک فیلم نامه بلند نود دقیقه ای تبدیل شود تا چرخه روایت به طور جامع و مانع در آن شکل گیرد . متاسفانه آنچه صنعت فیلم سازی در ایران را از سینمایی بودن دور می کند برداشت های بد از داستان های خوب است که این داستان ها در عین ...