فیلم «ماشین مرا بران» براساس داستان کوتاه «مردان بدون زنان» نوشتهی موراکامی هاروکی ساخته شده است و دربارهی یوسوکه کارگردان و نویسنده مشهور تئاتر است که همسرش دو سال پیش درگذشت. او برای یک فستیوال به هیروشیما دعوت میشود و با یک راننده همسفر میشود. در راه متوجه میشود که راننده فیلسوف است. آنها در مسیر در مورد مسائل مختلفی صحبت میکنند و رازهایی فاش میشود.
فیلم «ماشین مرا بران» برندهی جایزهی بهترین فیلمنامه در جشنواره کن 2021 و بهترین فیلم خارجی زبان گلدن گلوب 2022 شده و نمایندهی ژاپن در اسکار 2022 است.
این فیلم جزو 25 فیلم برتر سال به انتخاب وبسایت پلی لیست و همچنین جزو 10 فیلم برتر سال به انتخاب مجله تایم است.
به نام هنرمندترین
فیلم تولید کشور ژاپن و به نویسندگی ریوسوکی هاماگوچی و تاماکاسا اوئه، و کارگردانی ریوسوکی هاماگوچی است.
اثر براساس داستان کوتاه ماشین من را بران از هاروکی موراکامی نگارش شده است و تا اندازهای وفادار بوده و البته تغییراتی هم داشته است.
فیلم با صحنههایی اروتیک آغاز میشود و کلیت این فضا تا دقیقهی 30 ادامه دارد. و در دقیقهی 40 تازه تیتراژ آغازین را میبینیم و رسماً فیلم شروع میشود.
ساختهی هاماگوچی کاملاً برخلاف این حرف پیش میرود که: ((کمتر بگو و بیشتر نشان بده))، نزدیک به تمام فیلم با دیالوگ و گفتوگو پیش میرود. صحبت کردن و مکالمه و حتی شنیدن صدای ضبط شدهی زن، به زحمت اجازهی حس فضای خالی و سکوت را به مخاطب میدهد.
کارگردان به وضوح از باب اِلمانهای کلی، راه فروشنده فرهادی را رفته تا اسکار بگیرد و موفق هم شد؛ استفاده از تئاتر و شخصیتهای اصلی موجود در آن، مسئلهی رابطهی زناشویی با غیر از همسر، شوهری که متوجه رابطه میشود و اما اقدامی نمیکند.
البته انتهای فیلم هم انگار پیرو فرهادی است و باز که نه، عملاً رها میشود و ما نمیفهمیم چه شد و باید خودمان برای خودمان سناریو سازی کنیم.
نکتهی قابل توجهی که در مورد ماشین من را بران وجود دارد، اینجا بر خلاف فروشندهی فرهادی نمایش بسیار در اثر کارکرد دارد و بودنش طراحی شده و کمک کننده است.
اما در جایی از اثر گفته میشود نمایشنامه چخوف خود واقعی آدم را بیرون میکشد و شخصیت اصلی مرد در پسِ نمایش درحال اجرایش، خود واقعیاش را بیرون کشیده شده میابد؛ اما این خود واقعیای که گفته میشود را ما در اثر نمیبینیم و شخصیت متفاوت از آن است.
فیلم هاماگوچی لانگشاتهای خوبی دارد. خصوصاً در زمانهایی حرکت ماشین با ایجاد خطوط و ...
به نام هنرمندترین
فیلم تولید کشور ژاپن و به نویسندگی ریوسوکی هاماگوچی و تاماکاسا اوئه، و کارگردانی ریوسوکی هاماگوچی است.
اثر براساس داستان کوتاه ماشین من را بران از هاروکی موراکامی نگارش شده است و تا اندازهای وفادار بوده و البته تغییراتی هم داشته است.
فیلم با صحنههایی اروتیک آغاز میشود و کلیت این فضا تا دقیقهی 30 ادامه دارد. و در دقیقهی 40 تازه تیتراژ آغازین را میبینیم و رسماً فیلم شروع میشود.
ساختهی ...
خوابیدن روی تخت موراکامی
ماشین مرا بران فیلمی از ریوسوکی هاماگوچی یک اثر تلخ به اندازه حقیقت اما دوست داشتنی است. اولین پرسشی که در مواجهه با این فیلم برایم ایجاد شد آن است که: چرا با وجود آنکه می دانم موراکامی نویسنده بزرگی است اما همچنان داستان به داستان او را بزرگ تر می بینم؟ سوال اساسی تر آن است که تا چه اندازه داستانی ژاپنی به خود مدیومی اجتماعی – جهانی گرفته است که در همه جوامع قطعا اتفاق می افتد. این دو پرسش را در ادامه این یادداشت جواب خواهم داد اما قبل از آن دوست دارم به سه فکت بزرگ فیلم اشاره کنم. اول «در انتظار گودو – بکت»، دوم «دایی وانیا – چخوف» و سوم «هاروکی موراکامی – فیمینیست».
*ابزرودیک بکت و موراکامی
اندیشه فیمینیست یک اندیشه برتر در علوم انسانی است که به طور ...
ماشین مرا بران فیلمی از ریوسوکی هاماگوچی یک اثر تلخ به اندازه حقیقت اما دوست داشتنی است. اولین پرسشی که در مواجهه با این فیلم برایم ایجاد شد آن است که: چرا با وجود آنکه می دانم موراکامی نویسنده بزرگی است اما همچنان داستان به داستان او را بزرگ تر می بینم؟ سوال اساسی تر آن است که تا چه اندازه داستانی ژاپنی به خود مدیومی اجتماعی – جهانی گرفته است که در همه جوامع قطعا اتفاق می افتد. این دو ...
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.
دیالوگ هایی که داخل ماشین ردوبدل میشد خیلی خوب بود.
کاش چندتا نقد بذارین که بگه چرا رنگ ماشین از زرد به قرمز تغییر کرده، چرا کتاب چهل صفحه ای شده یک فیلم سه ساعته، چرا تلاش میکرد خیانت و عادی نشون بده و ایرادش و بندازه گردن کسی که بهش خیانت شده، و کلی چرای دیگه که ندیدم هیچ منتقدی دربارش حرف بزنه.