![](/api/filedb/4194ece5.jpeg?w=280&q=75)
6.3/10امتیاز سلام سینما
1387سال ساخت
cinemaایرانی
پسر آدم، دختر حوا
مینا بزرگمهر و فرهود زندی دو وکیل جوان و تازه کار هستند که به شکلی ناخواسته و به دلیل فریب کاری دو بنگاه معاملات ملکی، سر از یک ساختمان درمی آورند و ناچار می شوند یک آپارتمان را با شراکت هم اجاره کنند. آنها هر یک دفتر وکالت خود را سر و سامان می دهند، اما همواره با هم در مشاجره و رقابت هستند. شرط می کنند هر کس موفق شد زودتر وکالت کسی را عهده دار شود، حق ماندن در آن ساختمان را دارد. ورود سیامک و خواهرش به این دفتر، عملاً این شرط را باطل می کند، چون ابتدا آنها به مینا مراجعه می کنند و سپس با دسیسه فرهود مجبور می شوند پرونده را به او بسپارند. پرونده درباره زوجی است که پس از جدایی، بر سر حضانت فرزندشان با هم اختلاف دارند. مرد که ناصر نام دارد مهندس ارشد یک شرکت خودروسازی است و ظاهراً می خواهد پسر خردسالش سامان را با خود به خارج ببرد. همسرش محبوبه سردبیر یک مجله اجتماعی است و علاقه مند به موضوع هایی مثل طرح حقوق زنان در جامعه. مینا برای جلوگیری از تضییع حق محبوبه، وکالت او را به عهده می گیرد. به این ترتیب، مینا و فرهود در پرونده ای مشترک رودرروی هم قرار می گیرند و شرط تازه ای می گذارند؛ وکیل بازنده باید آن دفتر را ترک کند. ناصر و فرهود پرونده را تا آستانه پیروزی در دادگاه پیش می برند، اما محبوبه با پیدا کردن محل اختفای دو نفر از مطلعین و دعوت شان به دادگاه، به قاضی ثابت می کند که برخلاف ادعای وکیل، ناصر قصد مهاجرت به خارج را داشته و می خواسته سامان را هم ببرد...