فیلم چپ راست داستان اقای راستی (رامبد جوان) بوده که با رقیب چپیاش (پیمان قاسمخانی) دشمنی دیرینه دارد و تصمیم میگیرد مثل قدیم برایش پاپوش درست کند و همسرش (سارا بهرامی) و رقیبش (ویشکا آسایش) هم وارد داستان میشوند. این دو رقیب با ورود یک زن غریبه به زندگیشان دچار تحولی عظیم میگردند و متوجه میشن باید متحد شوند، وقتی حاجاقا (سروش صحت) باخبر میشه وارد ماجرایی میشوند که اتفاقات طنز تلخ و شیرینی را برایشان رقم میزند.
برای نوشتن درباره فیلم «چپ راست» باید از تیتراژ پایانی شروع کرد، جایی که تماشاگران محدود داخل سالن با چهرههای در هم از بیکیفیت بودن فیلم و تلفشدن وقت و بهای بلیت سینما معترضند، بله درست است. «چپ راست» به شدت بیکیفیت و غیرقابلباور است. مخاطب به انگیزه کمدی بودن فیلم بلیت تهیه میکند، اما دریغ از یک موقعیت که حتی صدای خنده یک نفر به گوش برسد!
حامد محمدی که نابلدی در کارگردانی را فریاد میزند، (نمونهاش سریال ناتمام قبله عالم) در «چپ راست» فکر کرده برای مخاطب چندین دهه گذشته فیلم ساختهاست! شوخیهای لوس و بیمزه که اساساً به طنز هم نمیرسند. فیلم نه کمدی است، نه سیاسی فقط اشارهای الکن به دو تحلیلگر مسائل سیاسی دارد، یکی اصلاحطلب و دیگری اصولگرای تندرو.
به نظر میرسد محمدی به همراه پدر تهیهکنندهاش قصد شوخی سخیف با دو طیف سیاسی را داشتهاند، شوخی که نه سر دارد و نه ته و به شدت لمپن شدهاست. یک موضوع الکن بیقاعده که حتی ایجاد موقعیتی هم ندارد، یعنی کارگردان نمیداند ژانر فیلمش چه چیزی است، چراکه قطعاً «چپ راست» با فیلمنامه جلو نرفتهاست. از بیقاعدهبودن شکلگیری قصهاش که آن هم ناقص و پرتکرار است، میشود این را فهمید که فیلمنامهای در کار نیست. فیلم با یک طرح چند خطی جلو رفته و کارگردان پرمدعایش فکر کردهاست با داشتن رامبد جوان و پیمان قاسمخانی میتواند از مخاطب خنده بگیرد.
سؤال مهم این است که قاسمخانی خودش فیلمنامهنویس کمدی است و چطور توانسته در چنین فیلمی بازی کند! چپ راست در مضمون خود معلق ماندهاست، چیزی برای ارائه ندارد و پیشرفتی برای قصه شکل نمیگیرد. دعواها و کلکل سیاسی بشیر و اصلان به شدت باسمهای و تاریخ انقضا گذشته است. کارگردان سعی داشته با بیاطلاعی از ...
برای نوشتن درباره فیلم «چپ راست» باید از تیتراژ پایانی شروع کرد، جایی که تماشاگران محدود داخل سالن با چهرههای در هم از بیکیفیت بودن فیلم و تلفشدن وقت و بهای بلیت سینما معترضند، بله درست است. «چپ راست» به شدت بیکیفیت و غیرقابلباور است. مخاطب به انگیزه کمدی بودن فیلم بلیت تهیه میکند، اما دریغ از یک موقعیت که حتی صدای خنده یک نفر به گوش برسد!
حامد محمدی که نابلدی در کارگردانی را فریاد میزند، ...
مار از پونه خوشش نمیآید
«چپ راست» از آن دسته فیلمهاییست که شاید اگر در شرایط بهتری اکران میشد، قطعاً میتوانست به لحاظ فروش و گیشه اثری موفق و امیدوارکننده به شمار بیاید اما متاسفانه ساخت آن همزمان با کرونا بود اکران آن در شرایطی که سینما روزهای خوبی را سپری نمیکند.
فیلم همپای بسیاری از ساختههای متوسط رو به بالای سالهای اخیر سینمای تجاری پیش میرود و موفق میشود داستانی سرراست و سوژهای نه چندان تازه را در مسیری متفاوت جلو برده و هویتی قابل اعتنا برای آن دست و پا کند. همان طور که در ابتدای فیلم نیز ذکر شده است، «چپ راست» براساس یک پرونده واقعی ساخته شده است و البته بارها نیز در متن اثر یادآوری میشود که مسئلهی جابجایی نوزادان در بیمارستان (چه سهوا و چه عمدا) اتفاقی کمتکرار و نادر نیست و پروندههای ...
«چپ راست» از آن دسته فیلمهاییست که شاید اگر در شرایط بهتری اکران میشد، قطعاً میتوانست به لحاظ فروش و گیشه اثری موفق و امیدوارکننده به شمار بیاید اما متاسفانه ساخت آن همزمان با کرونا بود اکران آن در شرایطی که سینما روزهای خوبی را سپری نمیکند.
فیلم همپای بسیاری از ساختههای متوسط رو به بالای سالهای اخیر سینمای تجاری پیش میرود و موفق میشود داستانی سرراست و سوژهای نه چندان تازه را در مسیری متفاوت ...
میانبر اپوزیسیون
چپ، راست حامد محمدی شوخی سیاسی متوسل شده به فرهنگی است که مانند بهمنی تبدیل به چهرهای اپوزیسیون خواهد شد. فیلم از بدو شروع یک انقلاب ماتریکسوار را به سخره میگیرد. این که فرزندان دو آدم نسبتا سیاسی در بیمارستان با یک دیگر عوض شوند بعد همان دو با یکدیگر شکل مناظرهای آشنا را برای مردم تداعی کنند و... از داستانی ساختار شکنانه خبر میدهد. باید این مهم را در ساحت فرهنگی کشور متذکر شویم که چگونه میتوان بدون دیدگاهی تزریقی، که اساسا سیاسی است، فیلمی ناقد اجتماع و کمدی ساخت. حتی در جاهایی از «مارمولک» کمال تبریزی احساس میشود پیرنگ سیاستزدگی در آن پر رنگ است. از سویی دیگر باید این مهم را به یاد داشت که چرا سینمایی که سیاست داخلی را مسخره نمیکند سینمای کمدیِ مورد انتظاری نیست؟ کمدی ...
چپ، راست حامد محمدی شوخی سیاسی متوسل شده به فرهنگی است که مانند بهمنی تبدیل به چهرهای اپوزیسیون خواهد شد. فیلم از بدو شروع یک انقلاب ماتریکسوار را به سخره میگیرد. این که فرزندان دو آدم نسبتا سیاسی در بیمارستان با یک دیگر عوض شوند بعد همان دو با یکدیگر شکل مناظرهای آشنا را برای مردم تداعی کنند و... از داستانی ساختار شکنانه خبر میدهد. باید این مهم را در ساحت فرهنگی کشور متذکر شویم که ...