در سلامسینما جستجو کنید
فیلم سینمایی |عاشقانه ، خانوادگی
Wating Girls
از ۹ رای
-
سعید مسرور دانشجوی رشته پزشکی برای پرداخت قرض خود به آقای سام ناچار میشود برای گرفتن وام، با دختر دانشجویی به نام روشنک ازدواج صوری انجام دهد تا بتواند از وام ازدواج بهرهمند شود. از طرفی دیگر شراره دختر آقای سام به سعید علاقمند شده و...
کارگردان: رحمان رضایی
نویسنده: محمدهادی کریمی
فیلم «دختران انتظار» در پنجمین دوره جشن خانه سینما (۱۳۸۰) و دومین دوره جشنواره اجتماعی فیلم آبادان (۱۳۷۹) شرکت کرده بود.
- پارسا پیروزفر در نقش سعید
- نیکی کریمی در نقش روشنک
- شراره رخام در نقش شراره
- امید متقی در نقش امیر
- کامبیز دیرباز در نقش حسامی
- ایمان خردمند در نقش منوچهر
- فخرالدین صدیق شریف در نقش دکتر همایونفر
زن جوانی را به بخش اورژانس می آورند و سعید مسرور، دانشجوی شهرستانی سال آخر پزشکی با دیدن او که حال مساعدی ندارد، غمگین و افسرده، گذشته را به یاد می آورد. سعید برای بازپرداخت بدهی هشتصد هزار تومانی خود نزد دلالی به نام سام می رود اما سام که دو هزار دلار به سعید داده، حالا با دو برابر شدن قیمت دلار دو برابر اصل پول را طلب می کند. سعید به سراغ مسئول وام دانشجویی دانشگاه می رود و او پیشنهاد می کند سعید با دانشجویی به نام روشنک دلجو به طور صوری ازدواج کند تا هر دو از طریق وام ازدواج بدهی خود را بپردازند. روشنک که دچار بیماری عصبی است می خواهد با وجه وام حدود سه میلیون تومان بدهی خودش را که نامزد سابقش بالا آورده، بدهد. او که به کار خرید و فروش موبایل مشغول بوده، به نام روشنک به مردم چک بی محل داده و او را به دردسر انداخته است. سعید با روشنک ازدواج می کند، اما وام دانشجویی به دلیل اختلاف نظر با سازمان برنامه و بودجه قطع شده است. روشنک که نشانی محل کار نامزد سابقش را پیدا کرده، با سعید به سراغش می رود اما آنها در آنجا درمی یابند او نیز وارد کار خرید و فروش دلار شده و سرمایه اش را از دست داده است. در حالی که روشنک از دست طلبکارها خود را در خانه پنهان کرده، سعید فیش حج زن عمویش را به روشنک می دهد تا بدهی خود را پرداخت کند، اما خود به دنبال شکایت سام به زندان می رود. در این بین، شراره، دختر سام که قبلاً یک بار از پدرش برای پرداخت بدهی سعید مهلت گرفته و به سعید علاقمند است به سراغ او می آید و سعید به اصرار همکلاسی هایش تن به ازدواج با شراره می دهد. در این بین روشنک دچار حمله عصبی می شود و در بیمارستانی که سعید در آن کار می کند می میرد. شراره از بیرون بیمارستان با سعید تماس می گیرد اما سعید موبایلی را که شراره قبلاً به او داده، پرتاب می کند.