جستجو در سایت

    7.5/10امتیاز سلام سینما
    1355سال ساخت
    cinemaایرانی

    شهر شراب

    نسیم با مادرش ننه رقی در خانه ای عمومی زندگی می کنند. دختری به نام بدری، که در همان خانه کار می کند، به نسیم علاقه دارد. روزی بدری عکس مردی به نام مهرنیا را نشان ننه رقی می دهد که به او وعده ی ازدواج داده است. ننه رقی اعتراف می کند که نسیم حاصل رابطه ی نامشروع او با مهرنیا است، و در ملاقات با مهرنیا از او می خواهد که سر و سامانی به زندگی نسیم بدهد. مهرنیا برای پوشیده نگه داشتن رازش، به واسطه ی شخصی، ننه رقی را در یک حادثه ی ساختگی تصادف اتومبیل به قتل می رساند. نسیم مهرنیا را می یابد و ناخواسته مرتکب مرگ او می شود. بنفشه، منشی مهرنیا که با نسیم قرار ازدواج گذاشته، او را تشویق می کند که بگریزد، و مهدی، نویسنده ای که فرزند مهرنیا و دوست نسیم است، با همکاری پلیس نسیم و بدری را تا جنگل های شمال تعقیب می کنند. بدری با فداکاری برای فراری دادن نسیم خود را به گلوله ی مأموران می سپارد و قبل از مرگ ماجرای مهرنیا را برای مهدی و پلیس تعریف می کند. کوشش بنفشه برای تسلیم شدن نسیم بی نتیجه می ماند، و نسیم قبل از آن که به دام بیفتد خود را حلق آویز می کند.

    گالری تصاویر

    اخبار