نداشتن تم واحد و عدم شخصیت پردازی درست
فیلم درباره ی بیکاری داوود روایت می شود که به خاطر پیدا کردن کار با سازش به تهران می اید ولی اشنایی او با فرزانه و گروه موزیک سرنوشت او و انها را تغییر می دهد.
مشکل اصلی فیلم مشخص نیست شخصیت اصلی کیست ؟ داوود است که فیلم با او آغاز شده یا پدر افسانه که کارگاه است یا ساعد؟
فیلم به گونه ای حرکت می کند که نمی توانیم با اعضای گروه موزیک جیرجیرگ ارتباط برقرار کنیم . این که چطور در خانه مواد جاسازی شده و ماجرای دستگیری داوود و
رکتاش و عدم آگاهی پدر فرزانه به فعالیت دخترش در موسیقی از نکات منفی فیلمنامه می باشد.
فیلم شاید تا حدودا تا دقیقه 25 و پرده اول قابل قبول می باشد که شخصیت ها مشخص شده اند اما هر چه فیلم جلوتر می رود انگار کارگردان سعی می کند با کشمکش های بین گروهی فیلم را به جلو ببرد و متاسفانه ناکام می باشد. دیالوگ های فیلم رو به جلو نیست و کنش بر انگیز نمی باشد . کارکتر داوود بیشتر تیپ است تا کارکتر و دیدگاه ثابتی ندارد . پدر فرزانه شخصیت منفعلی دارد .و نمی تواند بین دخترش و پرونده تصمیم قاطعی بگیرد .فرزان و بقیه اعضای گروه موزیک همه تیپ هستند و دیالوگ هایی که باعث کنش و رو به جلو در فیلم شوند ارائه نمی کنند. ساعد به عنوان لیدر گروه بیشتر تیپی عصبی دارد تا کارکتری مقتدر و رفتار و اعمال قهرمانانه ای از خودش بروز نمی دهد. و در سکلانس حیاتی که بین پدر فرزانه و گروه نمی تواند درست تصمیم گیری کند. فیلم فاقد تعلیق عمیق است . از نقاط ضعف دیگر فیلم می توان به کارگردانی ان اشاره نمود. جایی که تداوم در بیشتر پلانها به درستی رعایت نشده است . و خط فرضی نیز چند بار شکسته است . در چند پلان فیلم می بینیم که دوربین جای خوبی قرار نگرفته است و به اشتباه دوربین قرار ...
فیلم درباره ی بیکاری داوود روایت می شود که به خاطر پیدا کردن کار با سازش به تهران می اید ولی اشنایی او با فرزانه و گروه موزیک سرنوشت او و انها را تغییر می دهد.
مشکل اصلی فیلم مشخص نیست شخصیت اصلی کیست ؟ داوود است که فیلم با او آغاز شده یا پدر افسانه که کارگاه است یا ساعد؟
فیلم به گونه ای حرکت می کند که نمی توانیم با اعضای گروه موزیک جیرجیرگ ارتباط برقرار کنیم . این که چطور در خانه مواد جاسازی ...