"عامهپسند" را میتوان سومین بخش از سهگانهی زنانهی سهیل بیرقی بهشمار آورد؛ فیلمی که این بار در آن برشی حساس از زندگی یک زن میانسال (با بازی درخشان فاطمه معتمدآریا) را به تصویر کشیده است.
«عامهپسند» به لحاظ ساختار همچون دو فیلم قبلی این کارگردان، خصوصاً فیلم اول او یعنی «من» به شدت مینی مالیستی و ساده گرایانه است. فیلمنامه ی «عامه پسند» برخلافِ «عرق سرد» غیرخطی است و چینش رویدادها در فیلم توالی زمانی ندارد. شاید انتخاب این عدم نظم روایی به دنیای درونِ شخصیت اصلی فیلم یعنی فهیمه (معتمدآریا) بازگردد. فهیمه زن میانسالی ست که بیست و هشت سال از بهترین سال های عمرش را صرف همسر و فرزندش کرده و پس از جدایی قصد دارد به خودش و دیگران ثابت کند که یک زنِ خانه دار صرف نیست و میتواند روی پای خودش بایستد.
آنچه اما مانعی بر سر راه زن می شود نه تصمیمات و ایده های او بلکه عدم پیروی اش از عامه پسندی ست. در موقعیت مکانی در نظر گرفته شده برای زن و در آن شهر کوچک، کاری که فهیمه قصد انجامش را دارد شنا در خلاف جهت حرکت آب است و این چیزی ست که عامه مردم هرگز آن را نمیپسندند.
عنصر تقابل نقشی پررنگ و کلیدی را در فیلم ایفا می کند. افسانه (باران کوثری) نقطه ی مقابل فهیمه است. او رگ خواب آدم ها را بلد است و تصمیمات و انتخاب هایش همان هایی هستند که عامه مردم خواهند پذیرفت.
فیلمساز، با آنکه نشان داده به شدت به دنیای زنان علاقه دارد اما به واسطه ی فضای واقعگرایانه فیلمش و حساسیتی که همواره بر معضلات جامعه و تبعیض های همیشگی علیه زنان داشته است در نهایت زنِ اصلی فیلمش را تسلیم همین ناهنجاری های اجتماعی می کند؛ زنی که جامعه اعتبارش را مدیون پدر و همسر سابقش می داند و پس از طلاق حتی با ...
"عامهپسند" را میتوان سومین بخش از سهگانهی زنانهی سهیل بیرقی بهشمار آورد؛ فیلمی که این بار در آن برشی حساس از زندگی یک زن میانسال (با بازی درخشان فاطمه معتمدآریا) را به تصویر کشیده است.
«عامهپسند» به لحاظ ساختار همچون دو فیلم قبلی این کارگردان، خصوصاً فیلم اول او یعنی «من» به شدت مینی مالیستی و ساده گرایانه است. فیلمنامه ی «عامه پسند» برخلافِ «عرق سرد» غیرخطی است و چینش رویدادها ...
ای کاش حداقل «عامه پسند» بود
حقیقتا نمی دانم این چه نوع سادیسمی است که به فیلمساز این جرئت را می هد که مخاطب بخت برگشته مادر مرده را اینطور سرافکنده و سرخورده و ناامید از سالن سینما بیرون کند؟
فیلم عامه پسند مثل دو فیلم قبلی سهیل بیرقی، یعنی من و عرق سرد،یک فیلم فمینیستی و سرشار از شعارهای گل درشت و تهوع آور کلیشه ای ست. اساسا گویا سهیل بیرقی رسالتی غیر از پایمال کردن هویت و شانیت زن ایرانی در سینمای ایران ندارد. اما خب مطمئنا خود را حامی سرسخت حقوق زنان سرخورده در ایران می داند.اما نمی داند که خودش خواسته یا ناخواسته سهم بزرگی در این سرکوب و سرخوردگی برای زنان دارد.
بیرقی گمان می کند که وظیفه اش فقط نشان دادن دردها و مشکلات و محدودیت های زنان است و تصورش این است که با نشان دادن این زخم ها،عده ای دیگر ...
حقیقتا نمی دانم این چه نوع سادیسمی است که به فیلمساز این جرئت را می هد که مخاطب بخت برگشته مادر مرده را اینطور سرافکنده و سرخورده و ناامید از سالن سینما بیرون کند؟
فیلم عامه پسند مثل دو فیلم قبلی سهیل بیرقی، یعنی من و عرق سرد،یک فیلم فمینیستی و سرشار از شعارهای گل درشت و تهوع آور کلیشه ای ست. اساسا گویا سهیل بیرقی رسالتی غیر از پایمال کردن هویت و شانیت زن ایرانی در سینمای ایران ندارد. اما خب مطمئنا ...
عاااالی بود . بعد از دیدن فیلم های بی محتوا مثل هتل و شهر هرت و... این فیلم واقعا آدم رو به فکر فرو میبره . به نظرم کاملا نشون دهنده ی جامعه الان ما هست . بازی فوق العاده خانم معتمد آریا و آقای شکیبا تحسین برانگیزه. دیدن این فیلم رو مخصوصا به خانم ها توصیه میکنم.
شاید یه جورایی این فیلم بجای تبلیغ بارای مظلومیت زنها یه جور ضد زن بود و ضد مردم شهرضا. زیاد نقطه مثبتی نداشت جز بازی خانم معتمداریا که البته انقدر باعث بالا بردن سطح فیلم نشده بود.
پیشنهاد میکنم اگه دنبال هیجان هستید برا دیدن فیلم اقدام نکنید ولی
از نظر من فیلم پیام خیلی جالب و قشنگی داشت کودک درون زنی که سالها منزوی و گوشه گیر شد با طلاق فرصت بروز و ظهور میکنه و طبیعتا ب بن بست میخوره ...برا من فیلم جالبی بود ...بازی هوتن خیلی ضعیف ولی بقیه متوسط بودن ...بجز بانو معتمداریا که بازی قابل قبولی داشت
اینکه از هوتن شکیبا و فاطمه معتمد آریا و باران کوثری همچین بازی سطح پایینی گرفته شود خودش یه هنر محسوب میشود. فیلمنامه رو هوا. تو فیلم با دو تا شخصیت کاملا متفاوت از یک زن مواجه هستیم. که معلوم نیست چه چیزی باعث این دگرگونی شخصیتی میشود. تدوینی بینهایت افتضاح. کلی راش فیلم اضافه. عقب و جلو کردن های تکراری و اضافه که فقط زمان فیلم را پر کرده. یه برگشت به عقب برای سهیل بیرقی. حیف که خاطره گرم فیلم عرق سرد را با این فیلم برایمان سرد کرد. تنها نکته مثبت فیلم استفاده از لهجه شهر رضایی توسط کراکترها. فیلم نه ابتدای درستی داشت نه پایان نه کشش. اصلا معلوم نشد سرانجام کاراکتر هوتن شکیبا در انتها چی میشود و بی دلیل در انتها حذف میشود.دیدن فیلم به هیچ هنوان توصیه نمیشود.
موضوع تکراری و شخصیت اول خیلی ساده. نیازی به تکرار نمایش بعضی صحنه ها و عقب و جلو بردن زمانی داستان نبود. شخصیت باران کوثری در فیلم متفاوت و مناسب بود.
ویژگی اصلی فیلم های سهیل بیرقی اینه که امضای خودش رو پای فیلم هایی که میسازه داره و ویژگی های مشترک و مختص به نوع فیلمسازی خودش رو توی تمام آثارش میشه پیدا کرد.
این کارگردان جوان و تازه نفس بسیار دغدغه مند و فکر شده , موضوع ها و سوژه هایی رو برای فیلمسازی انتخاب کرده و میکنه که واقعا قابل تقدیره .
بعد از آذر و افروز در فیلم های من و عرق سرد , حالا نوبت به فهیمه رسیده در فیلم عامه پسند که بر خلاف اسمش در تلاش برای حرکت در مسیری ضد جریان عامه پسند بودن در جامعه ی ایرانی داره . قهرمان این فیلم برای رسیدن به اهداف خودش به عنوان یک زن پنجاه و هفت ساله که بعد از طلاق تصمیم به تغییرسبک زندگی سنتی قبلی خودش گرفته , به نوعی نماینده ی تمام زنان خانه دار ایرانی ست که برای رسیدن به حقوق اولیه ی انسانی خودشون که در راس آن ها استقلال هست تلاش می کنه .
من به شخصه فیلم های آقای بیرقی رو می پسندم و کاملا باهاشون ارتباط برقرار می کنم , اما به لحاظ کارگردانی باید بگم که امیدوارم در آینده شاهد پختگی بیشتری در آثار ایشون باشیم .
بازی هر سه بازیگر خوب بود ولی موسیقی فیلم جای کار بیشتری داشت .
امتیاز من : ۶ از ۱۰