در سلامسینما جستجو کنید
فیلم سینمایی
از ۱۱ رای
-
رخشانه زنی است در آستانه میانسالی که در سال های جوانی اش با ایوب پارسا ازدواج کرده و صاحب پسری به نام حمید شده است. وقتی حمید دو ساله بود، ایوب به جبهه می رود و دیگر برنمی گردد. پس از مدتی خبر شهادت او می رسد و خانواده تصمیم می گیرد رخشانه را به عقد داوود برادر ایوب دربیاورد. سالها از این ماجرا گذشته و آنها صاحب دختر بچه ای دبستانی هستند و حمید در آستانه ازدواج است. در این وضعیت از کمیته مفقودین خبر می رسد که ایوب زنده است و به زودی به وطن برمی گردد. این خبر که در ابتدا همه را شوکه می کند، به تدریج واکنش های مختلفی را بین اعضای خانواده برمی انگیزد؛ داوود نگران از دست دادن همسرش است، به خصوص از زمانی که دوستان قدیمی پدر مرحومش به او گوشزد می کنند که پس از آگاهی از زنده بودن همسر اول، همسر دوم به زن نامحرم می شود. حمید که در ابتدا قادر به هضم این واقعیت نیست، به کمک نامزدش با چراغانی کردن محله، خود را برای استقبال از پدر آماده می کند. مادر سالمند و فرتوت ایوب و داوود خوشحال است، اما رخشانه بر سر دوراهی دشواری قرار می گیرد. آیا پیوندش را با داوود قطع کند و زندگی با ایوب را ادامه دهد با اینکه داوود پدر فرزند کوچک ترش را نگه دارد؟ این تردید دردناک سرانجام او را بر آن می دارد که شب ورود ایوب، خانه را ترک و فردایش اقدام به سقط جنینی کند که بدون اطلاع داوود در دل می پروراند...
کارگردان: محمدعلی باشه آهنگر
نویسنده: محمدرضا گوهری