شهردار مدرسه

گروهی از دانش آموزان یک مدرسه ی راهنمایی با کمک و همیاری مدیر و ناظم مدرسه تصمیم می گیرند در انتخابات شهردار مدرسه شرکت کنند. دو گروه از دانش آموزان شروع به فعالیت می کنند. بهروز، یکی از نامزدها به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری می شود و سینا دوست او هر روز به دیدارش می رود و او را در جریان فعالیت های انتخاباتی قرار می دهد. بهروز به علت داشتن عمل جراحی طی نامه ای از مدیر مدرسه می خواهد که سینا را به جای او نامزد شهرداری مدرسه کند. مدیر می پذیرد و سینا که این فداکاری بهروز را می بیند موقع صحبت برای بچه های مدرسه تنها از آن ها می خواهد که برای سلامتی بهروز دعا کنند. در آخرین لحظه های رأی گیری، سینا با آمبولانس بهروز را به مدرسه می آورد تا به گروه مقابل بفهماند که تلاش او فقط برای انتخاب بهروز بوده و خودش قصد شهردار شدن نداشته و رقیبان انتخاباتی متوجه فداکاری سینا شره و به بهروز رأی می دهند، اما بهروز به سینا رأی می دهد و او را شهراد مدرسه معرفی می کند.