
4.3/10امتیاز سلام سینما
1356سال ساخت
cinemaایرانی
غربتی ها
شب ازدواج حمید با مریم، خواهر حیدر، یک گروه شادمانی غربتی وارد شهر می شوند و بی بی، که دایه ی حمید و خواهرش گلی بوده، به حمید اطلاع می دهد که خواهرش بازیگر گروه نمایشی است. حمید جشن عروسی اش را ترک می کند و پس از دیدار با گلی او را به مرشد می سپارد. از یک طرف دیگر حیدر به دنبال حمید می گردد. حیدر گمان می برد که حمید باعث آبروریزی او و خواهرش شده و قرار است که با گلی ازدواج کند. قاسم توسط یکی از افرادش خانه ی مرشد را می یابد و با افرادش مرشد را به سختی مضروب می کنند و حمید را به قتل می رسانند. حیدر دستگیر و ، پس از بازپرسی، آزاد می شود. گلی به تصور این که حیدر قاتل حمید است برادر دیگرش مهدی را، بی آن که نسبت خانوادگی خود را فاش سازد، به جان حیدر می اندازد، و از قاسم نیز می خواهد که برای خاطر او حیدر را به سزای اعمالش برساند؛ اما قاسم و افرادش مهدی را مضروب می کنند و حیدر به او کمک می کند، و گلی فاش می کند که حمید و مهدی برادرهای او هستند. سرانجام حیدر در می یابد که قاتل حمید کسی جز قاسم نیست. مهدی و حیدر او را به دام مأموران پلیس می اندازند، و حیدر و گلی به سفر می روند.