![](/api/filedb/1a097f6a.jpeg?w=280&q=75)
7.9/10امتیاز سلام سینما
1385سال ساخت
cinemaایرانی
قصه دلها
حامد پسر شروری است که با پدر و برادرش زندگی می کند و رابطه او با دوستان ناباب مدام برای پدرش مشکل ساز می شود. پدر حامد کاری برای او در یک کارخانه پیدا می کند. حامد در کارخانه با پسری به نام احمد هم اتاق می شود. چند کارگر شرور هم در کارخانه هستند که از احمد که خرجی خانواده اش را می دهد، اخاذی می کنند، تا این که حامد جلوی آنها می ایستد و سردسته شان ناصر را زخمی می کند. کم کم بین حامد و دختر رییس کارخانه، عسل هم رابطه ای به وجود می آید. ناصر که از حامد کینه به دل دارد، سرپرست داخلی کارخانه، یعقوبی را، در جریان عشق آن دو قرار می دهد و یعقوبی با مشورت رییس، حامد را اخراج می کند، چون عسل را برای پسرش که مقیم کاناداست می خواهد. اما عسل به خاطر حامد تن به ازدواج با پسر یعقوبی نمی دهد و پس از درگیری با والدینش، خانه را ترک و پیش عمه اش می رود. کم کم حال عسل آن قدر بد می شود که پدرش راضی می شود حامد را برگرداند، غافل از اینکه یعقوبی توسط ناصر و دارودسته اش قصد دارد حامد را شکنجه بدهد و معتاد کند. رودرویی حامد و پدر عسل هنگامی است که حامد کاملاً معتاد و از دست رفته است. او به کمک پدر عسل اعتیادش را ترک می کند. اما قبل از ازدواج با عسل پی می برد که مبتلا به ایدز است. حامد نامه ای برای عسل می گذارد و به سمت دریا می رود. عسل به اتفاق خانواده اش به جست و جوی حامد به شمال می رود و با پی بردن به خودکشی حامد، خود را به دریای خروشان می سپارد.