مرگ سپید

فرید جوانی است جاه‌طلب و جویای نام و ثروت که می خواهد ره صد ساله را یک‌شبه طی کند. او به همراه دوستش مسعود که شخصیت چندلایه و منحصر به فردی دارد و همواره تحت تأثیر شخصیت فیلم حرفه ای لوک بسون خود را «لئون» می نامد، وارد یک معامله بزرگ و بین المللی هرویین می شوند. آنها در این معامله که طرف مقابل آن پاتریک قاچاقچی بزرگ بین المللی است دست به تقلب می زند و چند صد کیلو هرویین فشرده را در یک درگیری سرقت می کنند. از طرف دیگر پاتریک، برای رسیدن به آنچه از دست داده و تنبیه فرید، خانواده او را که در آستانه مهاجرت به کانادا هستند به گروگان می گیرد. او همسر فرید را کشته و دخترش سوده را به گروگان می گیرد. نیروی انتظامی از نقشه سرقت بزرگ مواد مخدر آگاه می شود و یک معامله صوری را توسط یکی از افسرانش ترتیب می دهد. مسعود در جریان معامله صوری کشته می شود. فرید از یک طرف با پلیس و از طرف دیگر، برای آزاد کردن سوده و گرفتن انتقام قتل همسرش، با پاتریک درگیر می شود. در نهایت سوده که همسر پاتریک نسبت به او احساس مادرانه پیدا کرده، در درگیری بین فرید و عوامل و کارگزاران پاتریک و نیروی انتظامی آزاد می شود و فرید و پاتریک در یک درگیری خونین بین آنها و نیروی انتظامی کشته می شوند.