![](/public/img/placeholder.png)
9.3/10امتیاز سلام سینما
1355سال ساخت
cinemaایرانی
تنها حامی
ابی جوان سر به هوا و بزن بهادری است که کوشش های برادرش کریم و مادرش برای به راه آوردن او بی نتیجه است. کریم، به توصیه یدایی اش ، ابی را با دختری به نام نسرین آشنا می کند که از پسر نا بینایش سعید مراقبت می کند و در کافه ی عباس آواز می خواند. کریم ابی را از ادامه ی رابطه با نسرین بر حذر می درد و با دیدن نسرین در می یابد که او زنی است که سالها پیش در بندر رها کرده و سعید فرزند خود اوست . آن دو با هم آشتی می کنند، و ابی گمان می کند که کریم به او نارو زده است . ابی، به توصیه ی عباس ، کریم را به خانه ی خلوتی می کشاند تا از او انتقام بگیرد ؛ اما نسرین ماجرای علاقه یدیرین خود و کریم را به ابی توضیح می دهد. ابی خود را وارد معرکه می کند و به ضرب چاقوی عباس از پا در می آید.