![](/public/img/placeholder.png)
7.5/10امتیاز سلام سینما
1356سال ساخت
cinemaایرانی
صبح خاکستر
احمد رمزی برای سرقت از گاوصندوق شرکتی اقدام می کند. شریک او جلال به پلیس اطلاع می دهد. حسابدار شرکت با دیدن او سکته می کند و می میرد. احمد دستگیر و روانه ی زندان می شود. چندی بعد محمد، فرزند حسابدار شرکت، به قصد گرفتن انتقام از احمد، از خرمشهر به تهران می رود و با پوری، نامزد احمد، روبرو می شود. احمد از زندان آزاد می شود، و محمد با او تماس می گیرد. او که ابتدا قصد دارد احمد را به قتل برساند نقشه ای طرح می کند تا احمد را برای ابد روانه ی زندان کند. آن دو نقشه ای می کشند تا احمد از گاوصندوق یک کازینو سرقت کند و سپس خود را به کاباره ی افق طلایی، که متعلق به جلال است، برساند و در آنجا به وسیله ی تلفن پای پلیس را به ماجرا بکشاند، اما در لحظه ای که احمد در کازینو مشغول سرقت است محمد در یک درگیری جلال را به قتل می رساند و احمد به عنوان قاتل در مظان اتهام قرار می گیرد. احمد می گریزد و با محمد که همراه پوری قصد فرار به خرمشهر را دارند درگیر می شود. سرانجام با مداخله ی پلیس هر دو به ضرب گلوله ی پلیس از پا درمی آیند.