
8.4/10امتیاز سلام سینما
1356سال ساخت
cinemaایرانی
یکی خوش صدا یکی خوش دست
خلیل به کمک افرادش تعدادی از کارگران معدن را تشویق می کند که مانع پیشرفت کارهای معدن و صاحبش مسلم خان شوند. مسلم دو تن از دوستانش، رضا خوش دست و نعمت خوش صدا، را به کمک می طلبد، و آن دو از کارگران خاطی زهرچشم می گیرند. نعمت پنج سال پیش دختر عمه اش را خواستگاری کرده و رضا را دنبال او می فرستد تا او را به «کمپ» بیاورد. دختر عمه ی او ازدواج کرده و صاحب فرزند است، و رضا دختر جیب بری به نام آذر را برای ازدواج با نعمت همراه خود می آورد. دختر، به تدریج، به رضا علاقمند می شود. دو دوست و آذر بر سر دو راهی قرار می گیرند. آذر به نعمت می گوید که رضا را دوست دارد، و نعمت تصمیم می گیرد پای خود را کنار بکشد. خلیل و افرادش آذر را می ربایند، و سرانجام نعمت و رضا پس از درگیر شدن با آن ها آذر را نجات می دهند.