![](/api/filedb/3fab0dbe.jpeg?w=280&q=75)
1/10امتیاز سلام سینما
1370سال ساخت
cinemaایرانی
امید
پزشک جوانی که در آستانه ورود به عرصه کار حرفه ای خویش است، عاشق دختر جوانی شده است که سر و وضع و تحصیلات خوبی دارد و علائقش نیز با دکتر امید سازگار است. او دختری سر راهی است که با امکانات پرورشگاه تحصیل و رشد کرده است و از گفتن حقیقت به همسر آینده اش می ترسد. سرنوشت یکی از دوستانش که پس از اطلاع از وضعیتش رهایش کرده اند و او دچار افسردگی شدید شده، او را بیشتر می ترساند. یکی از مدیران پرورشگاه که از بانوان نیکوکار فعال است او را به رودررویی شجاعانه با موضوع تشویق می کند و می گوید همراهش خواهد آمد. اما او کسی نیست جز مادر همان دکتر امید که وقتی بالاخره از جریان باخبر می شود، به شدت با پسرش مخالفت می کند و بی خانواده بودن دختر مورد علاقه پسرش را به رخ او می کشد. امید که از جریان سرخورده شده، به دختر پرخاش می کند. اتومبیلشان تصادف می کند. دختر زیر باران می گریزد و در آستانه کلبه ای از هوش می رود. دوست او که نگران سرنوشتش است او را می یابد و به بیمارستان می رساند. هر لحظه امکان مرگ دختر می رود، اما صدای دکتر امید او را دوباره به زندگی برمی گرداند.