
3/10امتیاز سلام سینما
1365سال ساخت
cinemaایرانی
بی پناه
احمد معتاد است. همسرش او و فرزند خود را ترک می کند و پس از مدتی با مأمور کمیته به نام مرتضی ازدواج می کند. زن که نگران وضع پسرش رضا است بدون اطلاع همسر جدید با احمد در تماس است. احمد شرمگین از وضع خود با آصف، که فروشنده مواد مخدر است، درگیر می شود و تهدید می کند که او را به پلیس لو خواهد داد. آصف برای جلوگیری از اقدام احمد فرزند او را به گروگان می گیرد. زن برای نجات فرزند گردن بندی را که از مرتضی هدیه گرفته به احمد می دهد. مأموران کمیته احمد را دستگیر می کنند و چون گردن بند را نزد او می یابند به مرتضی خبر می دهند. مرتضی به زن بدگمان می شود و او به ناچار ماجراهایی را که بر سرش آمده بازگو می کند. احمد اعتیاد را ترک می کند و با کمک مرتضی آصف و دار و دسته اش را به دام می اندازد. مرتضی زن را طلاق می دهد تا او زندگی را با احمد و رضا از سر بگیرد.