
1/10امتیاز سلام سینما
1342سال ساخت
cinemaایرانی
محکوم
آقای امیدوار، که کارمند مورد اعتماد بانک است، مأمور انتقال مقداری طلا و جواهر از آبادان به تهران می شود. سهراب، همکار امیدوار، که از موضوع حمل جواهرات آگاه است، با کمک همدستانش در آبادان جواهرها و همچنین کت امیدوار را که حاوی ساعت جیبی اهدائی رئیس بانک است می ربایند. سارقی که کت امیدوار را پوشیده در تصادف با یک کامیون کشته می شود و این تصور پیش می آید که امیدوار کشته شده است. وقتی امیدوار درمی یابد که او را به جای سارقی که در تصادف کشته شده گرفته اند از بازگشت به تهران خودداری می کند؛ اما پس از چند سال که برای دیدن فرزندانش به تهران می رود به یکی از سارقان برمی خورد و با تعقیب او به خانه ی سهراب می رسد. در خانه ی سهراب یکی از سارقان بدست همدستانش کشته و امیدوار متهم به قتل می شود، اما سرانجام در روز محاکمه دادستان، که پسر امیدوار است، حقایق را روشن می کند و موجب دستگیری هراب و همدستانش می شود.