
0/10امتیاز سلام سینما
1341سال ساخت
cinemaایرانی
چادرنشین ها
افراد خان به چادرنشین ها حمله می کنند و پس از قتل و غارت چادرها را به آتش می کشند. پسر خان، حبیب، به گلی علاقه دارد که با مادرش زندگی می کند. مدتی بعد منوچهر، پسر ارباب، به آنجا می رود و از کدخدا می خواهد مادر گلی را راضی کند که دخترش را با او به شهر بفرستد. منوچهر و مباشرش صفر گلی را به رغم میلش به شهر می برند. منوچهر که درصدد فریب دختر است هر بار با زیرکی صمد به مقصودش نمی رسد. تا این که حبیب برای دادخواهی نزد پدر منوچهر می رود. حبیب سراغ منوچهر می رود و با او گلاویز می شود. صفر مأموران پلیس را با خبر می کند، و پس از ختم دعوا حبیب و گلی به محل ایل بازمی گردند.