![](/api/filedb/592c26e.jpg?w=280&q=75)
1/10امتیاز سلام سینما
1376سال ساخت
cinemaایرانی
زخمی
مردی به نام یعقوب برای پشتیبانی از شاگرد یک قهوه خانه به نام جمیل درگیر ماجرایی می شود که در آن جمیل با ضربات چاقو زخمی می گردد و یعقوب او را به بیمارستان می رساند اما دیگر خیلی دیر شده است. ستوان عزیز تازه، تا پیدا شدن قاتل اصلی، یعقوب را باز داشت و به زندان منتقل می کند. بعد از گذشت ده سال، یعقوب در پی عفو عمومی آزاد می شود و به دنبال پسرش یوسف، شهر را زیر پا می گذارد و در می یابد که ستوان عزیز تازه که حالا سرگرد شده بعد از مرگ مادر یعقوب، سرپرستی یوسف پسر خردسال او را به عهده گرفته است و حالا از یعقوب می خواهد که شهر را ترک کند. ولی در یک درگیری بین نیروی انتظامی و ندیم سرکرده ی قاچاقچیان یوسف به گروگان گرفته می شود. همسر سرگرد عزیز، یعقوب را از ماجرا مطلع می سازد و یعقوب وارد ماجرا شده و پس از درگیری با ندیم، یوسف را آزاد می سازد و خود کشته می شود و یوسف هم هرگز مطلع نمی شود که یعقوب پدر واقعی اش بوده است.