![](/public/img/placeholder.png)
0/10امتیاز سلام سینما
1331سال ساخت
cinemaایرانی
مادر
ربابه برای کمک به پدرش در اداره خانواده ی پرجمعیتشان پرستاری از دو کودک خانواده ای مرفه را قبول می کند. در همین زمان فریب وسوسه ی جوانی به نام پرویز را می خورد و در حالیکه صاحب فرزندی از او شده، خانه را ترک می کند. ربابه با کمک پیرمرد خوش قلبی به نام تقی کاری در یک کافه به دست می آورد و به خوانندگی می پردازد. به زودی پرویز پیدایش می شود و حاصل این ملاقات مرگ پرویز و زندانی شدن ربابه است. خانواده ای عهده دار نگهداری «مهوش» فرزند ربابه می شود. پس از پانزده سال ربابه از زندان آزاد می شود و این زمانی ست که مهوش قصد ازدواج دارد. اما مهوش واقعیت را می فهمد و علیرغم قصد مادر که برای ادامه ی خوشبختی فرزند دوری می جوید به او روی می کند.