![](/public/img/placeholder.png)
6/10امتیاز سلام سینما
1357سال ساخت
cinemaایرانی
امشب اشکی می ریزد
رویا و بهمن میلاد به یکدیگر علاقه دارند. رویا معتاد است و بهمن برای تأمین هزینه ی مداوای او اقدام به سرقت از گاوصندوق شرکتی می کند که در آنجا مشغول کار است. بهمن به کمک دوستش حمید، رویا را در بیمارستان بستری می کند. بهمن با شکایت رئیس شرکت به زندان می افتد. در فاصله ای که بهمن در حبس است زن تنها و سرگردان و آلوده به مرفین در تصادفی کشته می شود. بهمن پس از آزادی، مأیوس و سرخورده، به الکل پناه می برد و مدتی بعد در بیمارستان بستری می شود. بهمن در بیمارستان با دختر پرستاری به نام شهلا آشنا می شود که شباهت زیادی به رویا دارد. آن دو ازدواج می کنند و صاحب فرزندی می شوند. بهمن توجهی به شهلا ندارد و تمام حواسش به دخترش است که نام او را رویا گذاشته است. مدتی بعد شهلا به پسرعمویش منوچهر نزدیک می شود. روزی در غیبت شهلا دخترش در حوض خانه خفه می شود و بهمن در لحظه ای بحرانی شهلا و منوچهر را می کشد و خود را به پلیس معرفی می کند.