![](/api/filedb/4ba49b0f.jpeg?w=280&q=75)
0/10امتیاز سلام سینما
1341سال ساخت
cinemaایرانی
کلید
جمشید از دوستش محمودی، که صندوقدار شرکت است، برای تأمین هزینه ی درمان مادر بیمارش تقاضای مساعده می کند. محمودی پرداخت مساعده را منوط به دستور رئیس شرکت می داند و جمشید به قهر او را ترک می کند. همان شب محمودی در محل کارش به قتل می رسد و اسناد و پول های درون گاوصندوق به سرقت می رود. در موقع قتل جمشید ابتدا به سراغ رئیس شرکت و سپس به خانه یکی از دوستان سابقش به نام سیمین رفته است. وقتی جمشید با پولی که از سیمین گرفته است به بیمارستان می رسد مادرش فوت کرده و نامزدش مینو در بیمارستان است. کارآگاه اداره ی شهربانی جمشید را به اتهام قتل محمودی بازداشت می کند، و جمشید برای حفظ آبروی سیمین از مطرح کردن این موضوع که در موقع کشته شدن محمودی در خانه ی سیمین بوده امتناع می کند. وقتی جان جمشید در خطر قرار می گیرد سیمین با مراجعه به بازپرس اصل ماجرا را نقل می کند، و بازپرس می گوید که تحقیقات آن ها روشن کرده است که سارق و قاتل اصلی حسابدار شرکت است که برای سرپوش گذاشتن بر اختلاس های خود محتویات گاوصندوق را ربوده است. حسابدار در موقع فرار کشته می شود و جمشید پس از آزادی مینو را در انتظار خود می بیند.