![](/api/filedb/b32ba2c4.jpeg?w=280&q=75)
7/10امتیاز سلام سینما
1379سال ساخت
cinemaایرانی
آخر بازی
پویا صادقی، دانشجوی سال دوم معماری، به دلیل رفتارش در محیط دانشگاه توبیخ می شود، اما به او فرصت داده می شود تا یک ترم دیگر به شرط رعایت مقررات ادامه ی تحصیل دهد. نغمه، دختر پر شور و شاد دانشکده که نامزد پویاست. تلاش می کند تا پویای عبوس را که آدمی متفکر و در ضمن ناامید است. به زندگی امیدوار کند. آن دو همراه با پروانه (خواهر پویا) سینا (برادر نغمه). مانی و کاوه، اغلب در یک کافی شاپ گرد هم می آیند. پویا که سه دوره قهرمان شطرنج بوده، حالا آدم سرخورده ای است که نمی داند چه کند، اما مدتی بعد به توصیه ی دوستانش تلاش می کند با شنیدن موسیقی پاپ غربی، روحیه ی خود را تغییر دهد. پویا و مانی، برای شوخی به آپارتمان حمید پرتوی ـ دوست مشترکشان در کافی شاپ می روند و پرتوی که حوصله ی شوخی ندارد با مانی درگیر می شود و او را به شدت مجروح می کند. پویا هنگام میانجی گری، پرتوی را به عقب می راند و ناخواسته باعث اصابت سر پرتوی به لبه ی تیز دیوار می شود و پرتوی می میرد. پویا و مانی که از مرگ او شوکه شده اند، می گریزند و جریان را به اطلاع دوستانشان می رسانند. با ورود یک افسر آگاهی به کافی شاپ و پرس و جو از هوشنگ، کارگر آن محل، ماجرای قتل پرتوی وارد مرحله ی جدیدی می شود. هوشنگ که به پویا مظنون شده از او طلب حق السکوت می کند و او می پذیرد. خانواده ی پویا و نغمه نیز به زودی از این ماجرا باخبر می شوند. پدر پوریا معتقد است پسرش باید خودش را به پلیس معرفی کند،اما عموحمید پیشنهاد می کند پویا به خارج از کشور برود. او گذرنامه و بلیت را هم تهیه می کند،اما پویا در آخرین لحظه و پس از آن که هوشنگ را به دلیل نظر داشتن به نغمه به شدت مضروب می کند، در کلانتری خود را به عنوان قاتل حمید پرتوی معرفی می کند.