![](/api/filedb/6fc3b27d.jpeg?w=280&q=75)
0/10امتیاز سلام سینما
1363سال ساخت
cinemaایرانی
گنج
«شازده» برای یافتن میراث و عظمت بر باد رفته ی اجدادش به دنبال جوانی است تا او را در سفر مخاطره آمیزی که در پیش دارد یاری کند. رسول، پیشکار شازده، کفاش جوانی به نام اسماعیل را به شازده معرفی می کند. آنها به راه می افتند و از مسیری دشوار به سوی قلعه ای می روند. هرچه بر دشواری راه افزوده می شود بر نزاع ها و بگومگوهای آنان نیز اضافه می شود. در لحظه ای که کاملاً به ادعاهای شازده شک کرده اند به محل مورد نظر می رسند و دخمه ای اسرار آمیز می یابند، رسول که گنج را حق خود می داند قصد جان شازده را می کند. شازده او را از پا درمی آورد؛ اما چون دخمه را می گشاید با اسکلت هایی پوسیده روبرو می شوند. شازده از فرط ناامیدی خودکشی می کند و اسماعیل بر سر کار و زندگی خود بازمی گردد.