جستجو در سایت

    9.8/10امتیاز سلام سینما
    1355سال ساخت
    cinemaایرانی

    جاهل و رقاصه

    پهلوان صادقی، در بستر مرگ، آقامرتضی را به بالینش می طلبد و از او می خواهد که مراقب دخترش شیرین باشد. آقامرتضی، که گرفتار کسب و کار و رسیدگی به همسر و دخترش مریم است از شاگردش نعمت می خواهد که چند روزی رفت و آمد های شیرین را زیر نظر بگیرد. شیرین، که متوجه حساسیت آنها شده، وانمود می کند که پرستار بیمارستان است. چندی بعدی پهلوان صادق می میرد، و مرتضی شیرین را در کاباره ای در حال رقص و آواز می بیند، و او را ترک می کند. دختر درصدد تلافی درمی آید و احساس مرتضی را نسبت به خود برمی انگیزد. مرتضی مدتی را با شیرین می گذراند، تا اینکه احساس می کند شیرین به خواننده ای جوان علاقمند است. ابتدا درصدد کشتن آنها برمی آید، اما برای جلوگیری از متلاشی شدن کانون خانوادگی اش آن دو را به حال خود رها می کند و نزد همسرش باز می گردد.

    گالری تصاویر

    اخبار