
7.9/10امتیاز سلام سینما
1377سال ساخت
cinemaایرانی
فریاد
در یکی از نواحی جنوب کشور فاروق صاحب یک گاراژ به سهراب اجازه نمی دهد که برای خود مستقلاً کار کند و سهراب با فاروق درگیر می شود و در درگیری فاروق بر اثر سکته می میرد و برادرهای فاروق برای انتقام گیری از سهراب به دنبال او می گردند. سهراب با کامیونش به قهوه خانه ای می رود که آن جا ننه ماری صاحب قهوه خانه از او می خواهد که پسرش ر ا به عنوان شاگرد با خود ببرد و زنی به نام فاطمه را نیز که باردار است به بیمارستان برساند، اما سهراب پس از نیافتن درمانگاه فاطمه را با خود همراه می کند تا به شهر دیگری برساند. برادرهای فاروق که در پی سهراب در جاده ها هستند بوسیله ی عراقی ها دستگیر می شوند. اتفاقاً سهراب هم در همان مسیر است و عراقی ها ماشین آن ها را هم متوقف می کنند اما زمانی که یکی از آن ها قصد تعرض به فاطمه را دارد، فاطمه با یک حرکت ناگهانی با اسلحه ای که مخفی کرده بود آن ها را به گلوله می بندد. و برادران فاروق هم که جان خود را مدیون فاطمه می بینند از انتقام چشم می پوشند. کامیون سهراب در نزدیکی یک مسجد خراب می شود و بچه ی فاطمه با کمک همسر متولی به دنیا می آید. سهراب با کامیون فاطمه و نوزاد را به منطقه ی امن می برد. امیر نیز به جبهه جنگ می رود.